ایران را از طهران بلندن حکایت میکند و در جلد دوم مسافرت از لندن بطهران را شرح میدهد و علاوه بر وقایع و سرگذشتهای هیئت نمایندگی ایران اوضاع و احوال دربار ایران و وقایع و اتفاقات آن عصر را هم بیان میکند. در این دو جلد کتاب وقایع و پیشآمدهای نهساله ایران را که از سال ۱۲۲۲ تا ۱۲۳۱ هجری (مطابق با ۱۸۰۷ تا ۱۸۱۶ میلادی) است با تفصیل شرح میدهد.
موریر گوید: – در هفتم ماه می ۱۸۰۹ (۱۲۲۴ هجری) که روز عمرکشان بود سفیر فوقالعاده ایران آن روز را نیک دانسته از طهران به امامزاده حسن نقل مکان نمود. من (موریر) نیز با هموطنان و دوستان خود بآن محل رفته شب را در چادری که برای ما تهیه نموده بودند بسر بردیم و روز دیگر از راه تبریز و آسیای صغیر عازم استانبول شدیم.
موریر همه جا همراه سفیر فوقالعاده ایران بوده تا بمملکت انگلستان رسیدهاند. حکایتهای خیلی بامزه از رفتار و گفتار سفیر ایران در جلد دوم
بعد از حاجی میرزا ابراهیم خان اعتمادالدوله میرزا شفیع مازندرانی رقیب و دشمن حاجی میرزا ابراهیم خان در مسند صدارت ایران جلوس نمود و قریب بیست سال صدارت ایران را داشت. وجود ایشان در دربار شهریار ایران لازم و مفید شناخته شد و تقریباً تمام ادوار جهانگیری فتحعلیشاه (بنا بعقیدهٔ مؤلف ناسخالتواریخ) در زمام صدارت این شخص بوده.
از میان تمام فرزندان و کسان حاجی میرزا ابراهیم اعتمادالدوله که در غره ذیالحجه ۱۲۱۵ گرفتار آمده و بقتل رسیدند فقط دو نفر از فرزندان او واژه ناخوانا بود بر آن دو رحم شد و از مرگ نجات یافتند. یکی علیرضا، دیگر علیاکبر.
بعدها این دو برادر در دربار فتحعلیشاه بمقامات بلند نائل شدند. این علیرضا است که بعدها به حاجی علی رضا معروف شد. ایشان معتمد حرم فتحعلیشاه شد و مردی نیک سیرت و خیر بود. قناتی که در سرچشمه آفتابی میشود و محلات عودلاجان و چال میدان از آن مشروب میشود از موقوفات اوست. میرزا علی اکبر بعدها بلقب قوامالملک ملقب شد و از مردان معروف دوره فتحعلیشاه است.
فرزندان میرزا علیاکبر قوامالملک از رجال بزرگ دوره واژه ناخوانا میرزا فتحعلیخان صاحب دیوان، میرزا حسنعلیخان نصیرالملک، میرزا محمدعلیخان قوامالملک ثانی است که در تاریخ ایران واژه ناخوانا معرفی شدهاند.