غزل ۲۲۲: حکم مستوری و مستی همه بر خاتم تست کس ندانست که آخر بچه حال برود، و صواب بطبق نسخهٔ اصل چنین است: «حکم مستوری و مستی همه بر خاتمتست» (بر خاتمت است). و آنطور که چاپ شده تصحیف بسیار قبیحی است از کاتب طبع که کلام با آن هیچ معنی ندارد،
غزل ۲۴۳: ساقی بیا که عشق صدا میکند بلند کانکس که گفت قصهٔ ما هم ز ما شنید، و صواب بطبق نسخهٔ اصل «ندا میکند بلند» است و آنطور که گذشت غلط عامیانهٔ قبیحی است،
غزل ۲۵۳: ای خرّم از فروغ رخت لالهزار عمر بازآ که ریخت بی گل عمرت بهار عمر، و صواب بطبق نسخهٔ اصل «بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر» است بجای «بی گل عمرت»،
غزل ۲۶۳: اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن نظر برین رخ سرگشتهٔ خراب انداز، و صواب بطبق نسخهٔ اصل «نظر برین دل سرگشته» است بجای «رخ سرگشته»،
غزل ۲۷۹: میان جعفرآباد و مصلّی عبیرآمیز میبخشد زلالش، و صواب