این برگ همسنجی شدهاست.
ز
آنکه رخسار ترا رنگ گل و نسرین داد | ۷۶ |
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند | ۱۲۹ |
آن یار کزو خانهٔ ما جای پری بود | ۱۴۶ |
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید | ۱۶۲ |
از دیده خون دل همه بر روی ما رود | ۱۴۹ |
از سر کوی تو هر کو بملالت برود | ۱۵۰ |
اگر آن طایر قدسی ز درم باز آید | ۱۵۹ |
اگر ببادهٔ مشکین دلم کشد شاید | ۱۵۵ |
اگر روم ز پیش فتنها بر انگیزد | ۱۰۶ |
اگر نه باده غم دل زیاد ما ببرد | ۸۸ |
ای پستهٔ تو خنده زده بر حدیث قند | ۱۲۲ |
بآب روشن می عارفی طهارت کرد | ۹۰ |
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایبان دارد | ۸۱ |
بحسن و خلق و وفا کس بیار ما نرسد | ۱۰۶ |
بخت از دهان دوست نشانم نمیدهد | ۱۵۵ |
بر سر آنم که گر ز دست برآید | ۱۵۷ |
بسّر جام جم آنگه نظر توانی کرد | ۶۷ |
بعد ازین دست من و دامن آن سرو بلند | ۱۲۳ |
بکوی میکده یارب سحر چه مشغله بود | ۱۴۶ |
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد | ۹۱ |
بنفشه دوش بگل گفت و خوش نشانی داد | ۱۳۷ |
بود آیا که در میکدهها بگشایند | ۱۳۷ |
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید | ۱۶۴ |
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد | ۸۹ |
بیا که رایت منصور پادشاه رسید | ۱۶۳ |
پیرانه سرم عشق جوانی بسر افتاد | ۷۵ |
پیش ازینت بیش ازین اندیشهٔ عشّاق بود | ۱۴۰ |
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود | ۱۳۹ |