این برگ همسنجی شدهاست.
صح
عاقل[۱]
گر بدی گوهری ورای سخن | آن فرود آمدی بجای سخن |
وَ هُوَ مَیْدَانٌ لایُقْطَعُ اِلَّا بسَوَابِقِ الأذْهَانِ، وَ مِیزَانٌ لَایُرْفَعُ اِلَّا بِاَیْدِی بَصَائِرِ البَیَانِ[۲]، امّا تفنّن اسالیب کلام و تنوّع تراکیب نثر و نظام[۳] بسیار و بیشمارست، و تفاوت حالات سخنوران و تباین درجات هنرپروران[۴] بحسب مناسبت نفوس و طباع و رعایت موافقت رسوم و اوضاع بُوَد[۵]، وَ قَدْ قِیلَ لَیْسَتِ البَلَاغَةُ اَنْ یُطَالَ
- ↑ بعضی نسخ علاوه دارند: و فی الحقیقه،
- ↑ این جملهٔ عربی با اندک تغییری مأخوذ است بدون شک از عبارت ذیل که در زهر الآداب حصری قیروانی (مطبوع در حاشیهٔ عقد الفرید ج ۱ ص ۱۲۵) مذکور است و او نیز ظاهراً از یکی از کتب ثعالبی نقل کرده است: «البلاغة میدان لا یقطع الّا بسوابق الأذهان و لا یُسلک اِلّا ببصائر البیان»،
- ↑ چنین است صریحاً در نسخهٔ آقای رشید یاسمی، سایر نسخ: و تنوّع تراکیب نظم و نثر،– و بقرینهٔ اینکه تمام فقرات این مقدّمه بدون استثنا مسجّع است اینجا نیز برای سجع با «کلام» بدون شک «نظام» بطبق نسخهٔ آقای یاسمی انسب است از «نظم و نثر» سایر نسخ، و نظام مرادف نظم و بهمان معنی است یعنی شعر و کلام منظوم (منتهی الأرب)،
- ↑ بعضی نسخ: هنروران،
- ↑ بدون شک بُوَد بفتح واو بصیغهٔ مضارع بودن باید خواند نه بسکون واو بصیغهٔ ماضی، بعضی نسخ این کلمه را ندارند و بعضی
همان صواب است لاغیر بقریبهٔ فقرهٔ معادلهٔ آن در سجع بعد «و جوهریان روز بازار فضل و براعت» چه رسته بفتح راء و سکون سین مهمله نیز بمعنی بازار است، سایر نسخ: رشته (با شین معجمه)، و آن تصحیف است،
چنین است در هر دو مورد در نسخ قدیمه، سایر نسخ: از آن،