صورت است که این همه نام که برشمردم از صورت پاتوقهای روشنفکری به در خواهند آمد و بدل خواهند شد به آحاد پراکندهای از جمع بزرگی که چون نمیخواهد به قصد ایجاد خطر زودرس جمعیت خود را به رخ حریف بکشد در ظاهر جزیرههای پراکنده را میماند پخش شده در عمق اجتماع
ناندانیهای روشنفکران
در این پاتوقها که بر شمردم البته که روشنفکران باید دست به جیب کنند و مخارجی دارند. و البته که متمتع شدن از این اشرافیت پیزری، پول چندان کم خرج هم نیست و خرج این اسرافها را روشنفکران از کجا میآورند؟ از درآمدی که به عنوان جانشین عامل استعمار -و به ازای غبن و محرومیت اکثریت مردم- دارند بگذریم از حقوقهای سازمان برنامهای و نفتی و حقوق علیا- مخدرات منشی و وزرا و درباریان یک استاد تمام وقت اینجا چهار تا پنج هزار تومان حقوق دارد در حالی که همکار او در هند میان ۳۰۰ تا ۴٠٠ روپیه (هر روپیه ۷ تا ۱۰ ریال) حقوق میگیرد. و یک طبیب میلیونر مورد نادری نیست تا من برای شما بشمارم. علاوه براین حقوقها و درآمدهای گزاف اجازه بدهید ناندانیهای اصلی روشنفکری را برایتان بشمارم و البته فراموش نکنید که به این ناندانیها آن دسته از روشنفکران راه دارند که تن به خدمتگاری
ما همگی از استثمار دیگران بهره بردهایم» از مقدمۀ «نفرین شدههای زمین» به قلم فرانتس فانون. با این اسم و رسم: Frantz Fanon، Les damnés de la terre، Ed. Maspero، Paris، ۱۹۶۱، p. p. ۲۲-۳.