بی چون و چرای حکومتها دادهاند اما این سفره آنقدر گسترده هست که هر عابری بتواند از آن باج گذری (حق الماره) بگیرد. و شاخ و برگ این باغ هر زغارت آنقدر سر از دیوارها بر کرده است که هر گذرندهای از کوچه به نوایی برسد و همین جوری است که بورژوازی تازه پا دارد اس وقس پیدا میکند. و اکنون آن ناندانیها:
۱- نخستین آنها سازمان برنامه است با مؤسسات وابستهاش: سازمان آب و برق آمار، نقشه کشی و امثالهم. که هر یک بایکی دو هزار کارمند دکتر و مهندس، و همه از فرنگ و آمریکا برگشته و اغلب با زنان فرنگی و امریکایی در خانه نشانده، و در همین حدود از علیا مخدرات هفت قلم آراسته، منشی سهم عمدهای از درآمد مملکت را به پای روشنفکران غربزده میریزند. حقوقهای گزاف، کمکهای کلان برای خرید خانه و ماشین و اضافات و حق سفرههای گران به عنوان حق سکوتهای دهان دوز. تنها حقوق و مزایای علیا مخدرات منشی چنین دستگاههایی که خود از مظاهر بسیار حکایت کنندۀ غربزدگی در این ولایتاند، قابل مقایسه است با حقوق نمایندگان مجلس ما و وزرا. و منایشان را به این علت از مظاهر دست اول غربزدگی میدانم که اگر علیا مخدرهای کارهای بود، چرا منشی دیگری باشد؟ و چرا خود مسؤول کاری نباشد؟ و اگر کارهای نیست، فقط زینت مجالس است تا آقای رئیس هر وقت حوصلهاش از حجم کار سر رفت به نظری یا گپی حظ بصری داشته باشد.
۲- دومین این ناندانیها شرکت نفت است. شرکت ملی