این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
حضور آن پنج نفر نظار روحانی در مجالس شورا دم میزند.[۱]
اما مشکل اساسی کار روحانیت - در بدیهی دوم نهفته است. در اینکه روحانیت مدافع سنت است و به اعتبار دفاع از سنت حتی به وضع موجود رضایت نمیدهد در حالی که مدام دم از انتظار موعود میزند یعنی که به آینده توجه دارد در بند گذشته بودن آنهم به تعبد که خود بدیهی اول بود - و وضع موجود را نپذیرفتن و آن وقت به انتظار نشستن؟ این نکته را کمی بشکافیم. البته بسرعت؛ و نیز اندکی سربسته که مطلب حساس است و جای پرچانگی نیست.
روحانیت تشیع به اعتبار دفاع از سنت نوعی قدرت مقاوم است در مقابل هجوم استعمار که قدم اول، غارتش، غارت سنتی و فرهنگی هر محل است.[۲] به این ترتیب روحانیت سدی است در مقابل غربزدگی روشنفکران و نیز در مقابل تبعیت بیچون و چرای حکومتها از غرب
- ↑ اصل دوم قانون، اساسی که از آغاز مشروطیت تاکنون حتى یك بار به آن عمل نشده است و روحانیت به اعتبار همین ماده بحق میتواند ادعا کند که پس تا کنون مشروطیت تعطیل بوده است.
- ↑ ستمکاری استعماری تنها هدفش خنثی نگهداشتن این مردان بنده و اسیر نیست بلکه میکوشد تا آنها را از آدمیت بری سازد و در این راه از هیچ کوششی برای از بین بردن آداب و رسوم آنها برای جانشین کردن زبانهای ما به جای زبانهای، آنها برای نابودی فرهنگ آنها... والخ» صفحه شش «دوزخیان روی زمین» فرانتس فانون و نیز توجه بفرمایید به «من از اجتماعاتی که از محتوی تهی گشتهاند سخن میگویم و از فرهنگهایی که لگد مال شدهاند و مؤسساتی که از هم پاشیدهاند و زمینهایی که غصب شدهاند و مذاهبی که بر افتادهاند و از شکوه و جلالی که نیست و نابود شده از «گفتاری در باب استعمار به قلمامه سه زر، ترجمه هزارخانی.