میخواستند با پیراستن دین اسلام از خرافات یا بازگرداندن آن به شکل خالص و پاک، خود مسیر زندگیایشان را در جهت مطلوب خود تغییر دهند به نوعی ارتباط میان جنبش اصلاح دینی و پیشرفت تمدن اروپایی عقیده پیدا کرده بودند؛ و به همین لحاظ به طور صریح یا ضمنی اندیشههای مؤسسان مذهب پروتستان را میستودند. نمونههایی بیاوریم سید جمال الدین اسدآبادی در پایان رساله معروف خود به عنوان حقیقت مذهب نیچری (ناتورالیست) و بیان حال نیچریان سه شرطی را که به گفته او موجب عروج اسم به مدارج کمالات و سعادت تام و حقیقی ملتها است بدینگونه برمی شمارد: نخست ضرورت پاک بودن لوح عقول مردم از کدورت خرافات دوم ضرورت بزرگداشت شخصیت انسان [...] و سوم ضرورت استوار کردنایمان دینی برپایه عقل و دلیل؛ و پرهیز از عقاید تقلیدی سیدجمال با آنکه دین اسلام را حائز هر سه شرط میداند، آشکارا مذهب پروتستان را از میان مذاهب عالم در مورد دو شرط آخر با اسلام همانند مییابد [...] شیخ محمد عبده متفکر بزرگ مصری و یارسیدجمال [...] در بنیادگذاری جنبش اصلاح در مصر از افکار فرانسوا گیزو[۱] مورخ و سیاستمدار پروتستان (۱۸۷۹-۱۷۸۷) و نویسنده کتاب «تاریخ تمدن اروپا» ۱۸۲۸ - بهرههایی گرفت. میرزا آقاخان کرمانی (متوفی به سال ۱۳۱۴ ه.ق) نیز در رسالهٔ سه مکتوب از لوتر در کنار مردانی
- ↑ F. Guizot. و آیا دست برقضا این همان «مؤسسه گیزو نیست که در ص ۱۷۱ (جلد اول چیزی به نقل از یك مأمور ایرانی و درباره دانشجویان ایرانی از او آوردهام؟