من اعلام خطر میکنم!ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم. ای بازرگانان ایران من اعلام خطر میکنمای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر میکنم. ای، فضلاای طلابای، مراجعای، آقایانای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر میکنم. معلوم است زیر پرده چیزهایی است که ما نمیدانیم. در مجلس گفتند نگذارید پردهها بالا برود. معلوم میشود برای ما خوابهایی دیدهاند از این بدتر چه خواهند کرد؟ نمیدانم از اسارت بدتر چیست؟ از ذلت بدتر چیست؟ چه میخواهند با ما بکنند؟ چه خیالی دارند؟ این قرضه دلار چه به سر این ملت میآورد؟ این ملت فقیر ده ساله ۱۰۰ میلیون دلار ۸۰۰ میلیون تومان نفع پول به آمریکا بدهد و در عین حال ما را بفروشند برای یك همچو. کاری نظامیهای امریکا و مستشاران نظامی آمریکا چه نفعی برای شما دارند؟ آقا اگر این مملکت اشغال امریکا است پس چرا اینقدر عربده می کشید؟ پس چرا اینقدر دم از ترقی میزنید؟ اگر مستشاران نوکر شما هستند پس چرا از اربابها بالاترشان میگذارید؛ پس چرا از شاه بالاترشان میکنید اگر نوکرند مثل نوکرها با هاشان رفتار کنید اگر کارمند شما هستند مثل دول دیگر که با کارمندانشان رفتار میکنند شما هم عمل کنید اگر مملکت ما اشغال آمریکایی است، پس بگویید. پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت. چه میخواهند با ما بکنند؟ این دولت چه میگوید؟ این مجلس با ما چه کرد؟ این مجلس غیر قانونی این مجلس محرم با ما چه کرد؟ این مجلسی که به فتوای مراجع تقلید تحریم شده این مجلسی که وکیلش از ملت نیست. این مجلسی که به ادعا میگوید ما - ما - هی میگوید ما از انقلاب سفید آمدهایم! آقا کو این انقلاب سفید؟ پدر مارا در آوردند. آقا من مطلعم خدا میداند که من رنج می برم. من مطلعم از این دهات از این شهرستانهای دور افتاده از این قم بدبخت. من مطلعم از گرسنگی مردم. از وضع زراعت. مردم آقا فکری بکنید برای این مملکت فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی قرض بیاورید. هی نوکر بشوید. البته با نوکری دلار هم هست. اما دلارها را شما میخواهید استفاده کنید نوکریش را ما بکنیم اگر ما زیر اتومبیل رفتیم کسی حق ندارد به آمریکایی بگوید بالای چشمت، ابروست لكن شما استفادهاش را بکنید. مطلب اینطور است، نباید اینها را گفت! آن آقایانی که میگویند باید خفه شد، اینجا هم باید
برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۸۸
این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.