و خونین جانوران مینماید.
گیاهخواری اولین گامی است که بسوی راستی و درستی برداشته میشود و برای آیندگان خیلی گرانبها خواهد بود زیراکه زرخریدی و اسارت انسان و حیوان را برمیاندازد. صنایع و کارهائی را که سبب تقلب و طفیلیگری و دزدی و جنگ است ریشهکن مینماید. دشتها و کشتزارها که نمایشگاه زندگانی آرام و شادمان میباشد دیگر منظرهٔ خوفناک کشتار و ناله و شکنجهٔ ساکنین دلربای آنجا را که پیرایش طبیعت است نشان نمیدهد زیرا دژخیم بیوجدان و خونخوار امروزه یک پشتیبان آنان میباشد. احساس برادری حقیقی در دل مردمان پیدا شده و نهتنها منحصر بآدمیان است بلکه یک برادری و برابری خواهد بود که همهٔ آفریدگان طبیعت را بهم وابستگی میدهد.
اگر نژاد آدمیزاد باید روزی باوج ترقی و تکامل برسد در یک محیط طبیعی با خوراک نباتی خواهد بود چنانکه گوشتخواری و تمدن مصنوعی او را فاسد کرده و بسوی پرتگاه نیستی میکشاند مگر اینکه یک نژاد برومند و نونهالی که زندگانیش از روی قوانین طبیعت است جانشین او بشود وگرنه بطرز ننگینی نژاد او خاموش خواهد گشت.
پاریس – ۲۳ مرداد ۱۳۰۶