«اما این تنها بدبختی نیست زندگانی کوتاه شده و در اثر تندخوئی که در نژاد انسان پیدا گردیده زندگانی کوتاهتر میشود. انسان که در ازمنهٔ اولیه از سر جان جانوران میگذشته عادت کرده بود تا از سر زندگانی همجنسان خودش نیز دست بدارد ....»
یکی از پیشوایان بزرگ گیاهخواری کلیزس در کتاب مفصلی که نوشته ثابت مینماید: ۱– که انسان بهیچوجه حیوان گوشتخوار نمیباشد و طبیعةً آرامترین جنبندگان است. ۲– که کشتار حیوانات اصل و پایهٔ خطایا و جنایات اوست. همچنین خوراک حیوانی سبب زشتی و پیشرسی ناخوشیها و کوتاهی زندگانی او میباشد. ۳– که این گمراهی سرنوشت آیندهٔ او را چرکین نموده یعنی زندگانی جاودانی او را بعقب میاندازد.
«میشله» مورخ و نویسندهٔ نامدار میگوید: «برای زن و بچه این یک عنایت است یک بخش مهربانی است که بخصوص میوهخوار باشند از پلیدی گوشتها بپرهیزند و از خوراکهای موجودات بیگناهی که سبب مرگ کسی را فراهم نمیآورد خوراکهای خوشبو و خوشمزه ساخته و با آنها زندگانی بکنند ...»
در جای دیگر گفته: «حیوان حقوق خود را در مقابل خدا دارد... حیوان پر از اسرار تاریک است... دنیای بیکران خوابها و دردهای زبانبسته!... اما نشانیهای آشکار این دردها را بزبان بیزبانی بیان میکند. تمام طبیعت برضد بربریت