نمیشود. میوههای ترش مثل لیمو و سرکه نمکهای معدنی را حل میکند ولی درهرحال اگر خوراک پخته هم استعمال میکنند برای تقویت مادهٔ حیاتی باید مقداری میوه و سبزی خام استعمال بنمایند.
انسان کنونی همان میوهخوار است که طبیعت باو میل خوراکهای خوشبو و و گوارای میوه را داده که از حرص لاشهٔ جانوران و پرندگان و آب گندیدهٔ میوههای کال و دلورودهٔ چرک و خون حیوانات را رنگرزی کرده با ادویه آمیخته بجای میوهٔ خوشمزه میخورد. عطر او سیر و پیاز و پنیر گندیده و دود خفهکنندهٔ توتون شده است و آب فاسدشدهٔ انگور و عصارههای زهرآگین را مینوشد و همهٔ وقت خودش را صرف درست کردن خوراکهای زهرآلود و خونین مینماید.
تمدن انسان بیشتر از دولت سر آتش و دستهای اوست که بهر کاری درمیآید تا در نتیجهٔ فکر او که آنهم بواسطهٔ تجربیات میلیونها سال و انتقال دادن بآیندگان ترقی کرده است. این پساز یافتن آتش است که او توانسته یک زندگانی مصنوعی برای خودش درست بکند و از هوای آزاد، ورزش طبیعی و زیبائی چشمانداز طبیعت محروم شده یک محیط محدود کثیف و مندرآوردی برگزیده بواسطهٔ پنهان شدن در اطاقهای تنگ و تاریک تنفس هوای زهرآلود و گردوغبار، کار کردن و خوابیدن در جاهائیکه هوای آزاد بآن نمیرسد، خوردن خوراکهای ساختگی که با