احتیاطات صبح معلوم شد که بعضی از چادرها را باد به زمین سرنگون ساخته و بعضی دیگر را برده است ما هم بیسروصدا و بدون سازوسرنا به طهران برگشتیم.
من به منزلی که سال گذشته اعلیحضرت در ارگ به من بخشیدهاند رفتم و دیدم که هم منزلم چون تازه صیغهای گرفته و به قصد تمتع به نقطۀ دوردستی رفته آنجا را خالی نموده است. مردم ایران با اجرای جمیع آداب ازدواج زنی را به مدتی معین به تکاح در میآوردند و چون این مدت به سر آمد هر دو طرف آزادانه سر خود را پیش میگیرند و دورۀ ازدواج خاتمه میپذیرد.
در باغ منزلم گل و گیاه نمو عجیبی پیدا کرده، گلها به قامت بوته رسیده و تبریزیهایی که در موقع حرکت من بیش از دو متر طول نداشتند حالیه تا پنج متر قد کشیدهاند، چهار درخت بیدی را که من کاشته بودم و کلفتی آنها به یک مچ دست نمیرسید امروز به صورت درختهایی حسابی درآمدهاند. یک بوتۀ گوجهفرنگی از سه تا چهار متر مربع زمین را گرفته و قریب صد میوه داده است.
خدا کند که نارضامندی مردم از امتیاز دخانیات هم در مدت غیبت ما به همین نسبت بالا نزده باشد. پایتخت به ظاهر آرام است لیکن اخباری که از ولایت میرسد چندان اطمینانبخش نیست.