سفر دور و دراز از راه خشکی شوید. من هم با اظهار تشکر از این حسن نیت به او گفتم که چون مزاجا ضعیف نیستم از رنج سفر خشکی باکی ندارم.
امینالسلطان دیگر جوابی نگفت و تبسمکنان مرا به مقر اعلیحضرت برد و به من اطمینان داد که حادثهای که برای من پیش آمده چندان مهم نبودهاست.
شاه شست خود را به من نشان داد و اظهار تألم بسیار کرد، دیدم، فقط سر آن مختصر ضربتی دیده، آن را در ظرفی پر از یخ گذاشتم و طولی نکشید که درد ساکت شد. شاه که تا این وقت ساکت بود تعجب و رضامندی خود را از این حال بیان کرد و برای حواشی خود تفصیل پیشآمد را حکایت نمود سپس به من اجازهٔ مرخصی داد و گفت که فردا ساعت یازده موقع معمول غذا خوردن او به حضور بیایم.
لزوم حضور یافتن من در این ساعت نزد شاه مانع حرکت من با مسافرینی بود که باید در همین ساعت پیش از دیگران رهسپار شوند و همین کیفیت توطئهای را که بر ضد من ترتیب داده شده بود برهم زد و نقشهٔ مخالفین نقش برآب شد. امینالسلطان مطلب را دریافت و اگر چه باز هم مورد لطف او قرار نگرفتم اقلاً دانستم که او قادر به آزار من نخواهد بود.
من از خیلی پیش به تجربهٔ شخصی دریافته بودم که در محیطی که من در آنجا زندگانی میکنم عنایت شاه همهٔ قیافههای عبوس را نسبت به من بشاش خواهد ساخت به همین نظر دریافتم که در این مرحله نیز پیشرفت اولی مرا حاصل شدهاست. اندکی نگذشت که همانطور که من پیشبینی کرده بودم شد به این معنی که شب آن روزی که به مدد اتفاق از بلایی رهایی یافتم میرزانظام سرتیپ به من اطلاع داد که من در تمام مدت مسافرت باید در رکاب شاه باشم و کمی بعد اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات به من گفت که من و او به امر شاه باید در یک کالسکه سفر کنیم.
میرزانظام و اعتمادالسلطنه هر دو زبان فرانسه را به خوبی تکلم میکنند به همین علت اولی مترجم امینالسلطان است و دومی مترجم شاه و این انتخاب کاملاً بجا بودهاست.
میرزانظام تحصیلات خود را در فرانسه به انجام رسانده و با کمال توفیق از مدارس دارالفنون و معدن فارغالتحصیل شده و اعتمادالسلطنه هم سابقاً سمت منشیگری