برگه:Archive of Šarq magazine.pdf/۱۰۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۰
عمارهٔ مروزی

عوفی این قطعه را از او در مرثیهٔ امیر ابوابراهیم نقل می‌کند:

  از خون او چون روی زمین لعل فام شد روی وفا سیه شد و چهر امید زرد  
  تیغش بخواست خورد همی خون مرگ را مرگ از نهیب خویش مر آن شاه را بخورد  

لقب این امیر در لباب‌الالباب (المنقص) طبع شده و نگارنده یقین دارم که این کلمه المنتصر بوده و مرحوم براون باشتباه آنرا المنقص قرائت و چاپ کرده یا در نسخهٔ اساس طبع باین هئیت مرقوم بوده است.

امیر ابوابراهیم اسمعیل بن نوح بن منصور سامانی ملقب بالمنتصر برادر عبدالملک دوم آخرین پادشاه سامانی است و او با جمیع شاهزادگان سامانی بتاریخ ۳۸۹ در بخارا بدست ایلک خان اسیر شد و بشرحی که در تاریخ یمینی عتبی و تواریخ دیگر مذکور است از محبس ایلک خان گریخت و چند سال در خراسان و ماوراءالنهر باعمال و لشگریان ایلک خان و سلطان محمود میزد و میخورد تا در تاریخ ربیع‌الاول یا ربیع‌الاخر ۳۹۰ در بیابان مرو بدست بادیه‌نشینان عرب آن نواحی بقتل رسید و اساس خاندان سامانی بکشته شدن آن امیر رشید جنگ‌آور برچیده شد.[۱]

چون قتل امیر منتصر در سال ۳۹۵ اتفاق افتاده بنابرین عماره که مرثیهٔ او را گفته تا این تاریخ حیات داشته، پس اینکه صاحب مجمع‌الفصحا وفات عماره را در سال ۳۶۰ نوشته قطعاً سهو است


  1. از اشعار فارسی این امیر در جلد اول لباب‌الالباب ص ۲۳ دو قطعه موجود است و در آنجا بجای منتصر لقب او منصور ضبط شده و آن نیز غلط است.