این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۲۳
مجله شرق
است که عشروسدس باشد.[۱] از کتب دیگر مانند مفاتیحالعلوم خوارزمی برمیآید که در دیگر تشکیلات اداری عرب نیز اصطلاحات فارسی بکار میرفته. مثلاً خوارزمی از اصطلاحات مالی مانند (گزیت) و (طسق) و (کستبزود) و تخمین و (سفتجه) و دانق و نیز از اصطلاحات دیوان برید مانند همین کلمه برید و فرانق واسگدار و غیره سخن میراند[۲]
در تأثیر زبان فارسی در ادبیات عرب گفتنی زیاد است و آن را جداگانه فرصتی و تحقیقی باید، نه تنها بتقلید اشعار فارسی مثنوی نو رباعی بتازی ساختهاند و شعرای عرب یا ایرانیان عربیگو در اشعار خود اسامی سلاطین و اعیاد و شهرهای ایرانی بکار بردهاند[۳] بلکه عین لغات فارسی در شعر عربی استعمال کردهاند. و نمونه
- ↑ فتوحالبلدان بلاذری چاپ مصر ص ۳۰۸
- ↑ مفاتیحالعلوم ص ۴۰-
گزیت را خوارزمی فارسی جزیة گرفته ولی گویا اصل گزیت از آرامی باشد
طسق در کتب عرب مثلا اقربالموارد آمده و فارسی بودن آن ذکر شده خوارزمی اصل آنرا تشک دانسته ولی این کلمه در کتابهای لغت فارسی که دسترس بود مانند انجمن آرا، برهان، رشیدی، انندراج، اسدی، پیدا نشد. بدهی مخصوص بعنوان مالیات.
کستبرود را خوارزمی معرب کاست و فزود، شمرده
تخمین چنانکه خوارزمی تصدیق دارد از خمان فارسی است که گمان است و معرب شده.
سفتجه-معرب-سفتک یا شاید سفتچه است که بمعنی حواله تحویل جنس از عاملی بعاملی باشد.
برید-از بریدن-فرستادن بمعنی رسول آید.
فرانق همان پروانه است که به پیشقدم و نامهبر پست گفته میشد
اسگدار نامهبر که از منزلی بمنزلی عوض میشد. خوارزمی اصل آنرا اذکوداری گفته و این نوجیه منافی حدس صاحبان فرهنگ رشیدی و انجمنآرا است - ↑ یتیمةالدهر ثعالبی چاپ دمشق ج ۳ ص ۲۳ و ۲۸۰ ج ۴ ص ۱۰ و ۱۲