برگه:Archive of Šarq magazine.pdf/۱۳۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۴
مزدک

همراه وی کند و او را در تنبیه بزرگان ایران و باز گرفتن سلطنت از دست رفته یاری دهد، پدر زنش نیز بدین خواهش او را لشکری فراوان داد و قباد رو بایران آورد. برادرش از خبر وصول او بگریخت و قباد بمقصود خویش رسید. بزرگان ایران را بکشت»، تاموریها و کادیشی‌ها هم از بیم سپاه هیاطله گردن باطاعت وی نهادند. اعراب نیز با او بر ضد یونانیان متحد شدند و ارامنه چون اطاعت نکردند از پای درآمدند، ولی قباد با آنکه غالب بود از پی اعدام ایشان برنخاست و برخلاف وعده کرد که اگر در جنگ با یونانیان او را یاری کند از پرستش آتش معافشان خواهد داشت. ارامنه هم کرها از ترس پذیرفتند» [فصل ۲۴]

یسوع استی‌لیتس در فصول ۴۸ تا ۹۸ از جنگ ایران و روم شرقی سخن میراند. سبب این جنگ قباد بود که در سال ۵۰۱ باراضی یونانی تاخت و شهر تئودوزیوپولیس[۱] (ارزروم) را تسخیر کرده بباد غارت داد و آتش زد و مردم آنشهر را باسیری برد. پس از آن در سال ۵۰۹ نیز شهر آمد[۲] (آمیدا) را فتح کرد و از غارت آن نیز مضایقه ننمود. درین فتح متجاوز از هشتاد هزار مرد نابود شدند و بسیاری دیگر را نیز یا در خارج شهر سنگ‌باران کردند یا بدجله انداختند یا باشکال مختلفه دیگر که شرح نمیتوان داد بهلاکت رساندند. (فصل ۵۳)

در آمد قباد گرمابهای یونانی را بدید و خود در آن گرمابها استحمام کرد و آن گرمابها چنان او را خوش آمد که چون بایران باز گشت فرمان داد در تمام شهرهای مملکت گرمابها بنا کردند. جنگ قباد با روم شرقی، که اعراب حیره نیز بسرداری ملک خود نعمان در آن مداخله تام داشتند، در سال ۵۰۶ بپایان رسید. نعمان در حدود ۵۰۲ یا ۵۰۳ در جنگ مجروح شد و بمرد. بموجب معاهده‌ای


  1. Theodosiopolis
  2. Amid