برگه:Archive of Šarq magazine.pdf/۱۳۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۸
وحشی اینجا

عشق پاک و حقیقی از قبیل عشقهای فامیلی یا عشق پر از شهوت و کور، یک شخص خائن و بی‌وفا که با تمام قوت بدسیسه کاری مشغول بوده و یک مرد عفیف و با تقوا که روح و تمایلات خود را تسلیم مبادی اخلاقی خود کرده و خلاصه این قبیل مظاهر را با تمام خوبیها و بدیها، سایه و تاریکها، روشنی و ظلمتهای آن شرح میدهد. شما وقتیکه چنین کتابی را تا آخر خواندید طبیعة از دارندگان صفات بدو از افرادی که بدکاری و بد اخلاقی را رویهٔ خود ساخته اند بدتان میاید و از اعمال آنها منضجر و متنفر میشوید و برعکس از خوبها و کسانیکه دارای فضل و فضیلت و عقیدهٔ محکم و وجدان مطاع و پاکی طینت و مناعت نفس و علو همت بوده‌اند خوشتان آمده مجذوب میشوید.

کتاب همین است و کتاب این قبیل احساسات را در خواننده تولید میکند، وقتیکه مدتها باین طرز فکر کردن عادت کردید و تمایل بخوبی و نیکوکاری را در خود شدید نمودید و از بدیها نفرت پیدا کردید، انوقت طبیعتا هر کجا نمونهٔ آن افراد را مشاهده کنید بدتان میاید، آنها را منفور میدارید، بآنها سلام نمیکنید، دست نمیدهید، گرم نمیگیرید، از روی قلب با آنها صحبت نمیکنید. سعی میکنید از دست آنها فرار کنید زیرا آنها را کثیف و آلوده می‌دانید و تعجب میکنید که اینها چرا اینطور بد شده و بد مانده و بدی را شعار خود ساخته اند. اگر یک طبقه از اجتماع که شما و سرنوشت شما حکم کرده است با آنها و در میان آنها زیست و معاشرت کنید اینطور از آب درآمدند برای روح شما که مملو از عشق بخوبی و نفرت از بدی است چه تأثیری میکند؟

شما تازه از خواندن کتاب جدیدی فراغت یافته و برمیخیزید درحالتیکه روحتان از تپیهای بدی که در کتاب خوانده‌اید متفرست و از تاثراتی که اعمال آنها در شما تولید کرده نجات نیافته بجامعه ورود میکنید و در آنجا صدتا صدتای آنها را جلو خود می‌بینید. فورا فکری برایتان پیدا میشود:از دست اینها باید فرار کرد. با کسی معاشرت نکرد، از سموم زهرآلود آنها که عبارت از شهوتهای پست و اغراض و مطالع کوچک باشد باید فرار کرد. آرزو می کنید که آنها را نبینید و آنها نیز شما را ملاقات نکنند. وقتیکه این کار را کردید تازه میشوید یکنفر وحشی! وحشی درست و حسابی.

بعقیدهٔ من هر کتاب خوانی در این شهر و این اجتماع یک مرد وحشی است. یک مرد وحشی یا دیوانه. متمدنها و عاقلها و باصطلاح فرنگیها خوش اخلاقها و متواضعها همانها هستند که کتاب نمیخوانند.