و پی دیوار پرستش ایرانست ولی متأسفانه تحقیق و تتبع درین زمینه بواسطه نداشتن منابع ایرانی و پراکنده بودن مآخذ بزبانهای مختلف مستلزم دشواریها بسیارست شکی نیست که ایران در آن زمانهای پیش از اسلام از خود کتاب داشته است و صرف نظر از چند کتاب فارسی و عربی که در دوره اسلامی بتوسط ایرانیان تالیفشده و بقراین محکم مآخذ آنها کتبی بوده است از ایرانیا قدیم که تا قرن سوم و احیانا قرن چهارم هجری نیز در میان بوده دلائل و قراین بسیارست که در ایران پیش از اسلام کتب تاریخ بوده است که ایرانیان خود ترتیب دادهاند و مورخین ملل مجاور ایران از قبیل مورخین ارمنی و یونانی و آثوری و سریانی و مورخین بیزانس (رومیة الصغری) مکرر باین معنی اشاره کرده و حتی بعضی مطالب را بصراحت تام از کتب ایرانی برداشتهاند که درین مختصر جای آن نیست و مقالهای جداکانه میخواهد. اما پس از آنکه اعراب ایران را تصرف کردند و شاید هم در آن دوره فترتی که یونانیان و سلوکی ها بر ایران مسلط بودند در نتیجهٔ حوادث پیدرپی و مخصوصا در نتیجهٔ متروک ماندن زبان در مدت بسیار مدید آن کتب گرانبها ناچیزشده و از میان رفته است و اینک جز لهفواسف چیزی نتواند جای آنرا گرفت.
بهمین جهة در این زمان که ما میخواهیم در تاریخ قدیم دیار خود تحقیق و تتبع کنیم چاره جز آن نیست که دست بدریوزه بیازیم و از کتب ملل بیگانه یاری خواهیم، زیرا که جز چند کتاب پهلوی که بیشتر آنها در مسائل مذهبی و کمتر آنها داستان و قصه است و جز چند کتیبه و سکه دیگر از اسناد ایرانی چیزی برای ما نمانده است.. اما خوشبختانه اسنادی که از ملل دیگر مانده است تا درجهای جبران این تنکدستی را میکند و با آنکه بعضی از آن مؤلفین کوشیدهاند از حقیقت عظمت ایران بنفع ملت خود بکاهند و حقیقت را غرض آلود کنند باز از خلال سطور ایشان مجد و بزرگی ایران چون ستارگان تابناک میدرخشد،منتهی پرتو آن اندکی خفیفتر میشود.
اینک منابعی که برای تاریخ ایران در ادوار پیش از اسلام مانده بدو قسمت تقسیم میشود:
نخست منابع ایرانی که چندان وسعت ندارد و عبارتست از کتیبهها و سکههای پادشاهان هخامنشی و ساسانی ایران و پس از آن بعضی از کتب مذهب زرتشت بزبان پهلوی که جسته جسته مطالب تاریخی از آن میتوان استنباط کرد و اغلب آن کتب در دورهٔ اسلامی تألیفشده و پس از آن بعضی کتابهای