برگه:Archive of Šarq magazine.pdf/۱۶۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۷
مجله شرق

فارسی و عربی که در قرون اسلامی بتوسط ایرانیان یا یکی دو نفر از اعراب مطلع بامور ایران تالیف‌شده یا مطالب آنرا مستقیما از کتب ایرانی تالیف‌شدهٔ پیش از اسلام برداشته‌اند یا چون مؤلفین آنها نزدیک بعهد ساسانیان بوده‌اند از زبانها و از حافظه خود و داستانهائی که در اذهان ایرانیان پشت بپشت مخمر شده بود مطالبی بیش یا کم اغراق‌آمیز در آن گنجانیده‌اند و چون این مقام را گنجایش ذکر آن کتب و منابع نیست باید مقالات جداگانه پرداخت.

اما قسمت دوم که وسیع‌ترست شامل تمام کتب و رسایلیست که ملل مجاور ایران در تاریخ خود پرداخته‌اند و چون همواره تاریخ ایشان رابطهٔ مستقیم با تاریخ ایران داشته در ضمن وقایع دیار خود مطالبی در باب نیاکان ما ثبت کرده‌اند. از حیث قدمت نخست مآخذ کلدانی و آشوریست که عبارت باشد از کتیبه‌ها و استوانهائی که پادشاهان بابل و نینوا ترتیب داده‌اند و در قسمت تاریخ مادها و مقدمات سلطنت هخامنشیان شامل فوایدی چندست. پس از آن کتب مورخین یونانی را باید قرار داد که بعضی از آن در منتهای اعتبارست و هرچه اسناد بیشتر بدست آید بر اعتبار و صحت مندرجات آن میفزاید. پس از آن مورخین رومی آمده‌اند که ایشان نیز در کتب خود مطالبی در باب ایران در زمان اشکانیان و ساسانیان دارند ولی البته مندرجات کتب ایشان باهمیت مندرجات کتب یونانیان نیست. پس از تجزیه امپراطوری روم از یک طرف مورخین بیزانس و از طرف دیگر مورخین سریانی آسیای صغیر نیز آشنائی با ایران داشته‌اند و مخصوصا پس از آنکه کلیسیای ادس مرکز مذهب نصارای شرق واقع شد و آن نواحی در قلمرو ایران واقع گشت و کشمکش مذهب زرتشت و مذهب ترسایان در قلمرو ساسانیان درگرفت در کتب مذهبی و در تراجمی که از شهدای نصارا و پیشوایان مذهب نوشته‌اند اطلاعاتی در باب ایران می‌توان یافت که البته اغلب آنها بغرض آلوده است. در همان اوانـ بعضی ملل کوچک که از بقایای نژاد آشوری در خاک ایران باقی مانده بودند و هنوز ایلات نصارای مغرب و شمال غربی ایران را تشکیل میدهند و مذهب نصارای نستوری را پذیرفته بودند بزبانی که پس از پذیرفتن زبان آرامی در میان ایشان درست شده بود بتالیف کتب تاریخ راجع بخود پرداخته اند و ایشان را باید آئوری نامید چنانکه خود این اسم را پذیرفته‌اند ولی بخطا ایشان را در ایران امروز کلدانی میخوانند، آثوریان ایران نیز در کتب خود مطالب در تاریخ ایران دارند که درجهٔ غرض‌آمیزی آن بمراتب خفیف‌تر از کتب سریانیست.