در علوم مختلفی که کاوش کرده است ارسطو کشفیات بسیار دارد که برای بدست آورد آنها مقایسه متن کتب او با معلومات یونانیان قدیم لازم است ولی مهمترین اختراعی که هم خودش و هم فلاسفه بعد از او بر اهمیتش اقرار کردهاند ترتیب دادن علم منطق است ذکر اهمیت این علم را برای کشف مجهولات لازم نمیدانیم اصولی که ارسطو راجع بمنطق تدریس کرده است بیش از دو هزار سال دایر مدار ادراک و فهم بشر بوده و امروز نیز هرچند در اروپا تغیرات بسیار یافته است و از نقطه نظر علوم طبیعیه اهمیتش کاسته شده است ولی باز در بسیاری موارد از اصول او تجاوز محال مینماید و اهمیت این قسمت از مخترعات ارسطو در ایران بحدی است که هنوز هم منطق ما بینیازی خود را از هیچ اصلی از اصول آن استاد اعلام ننموده است.
در تمام مذاهب فلسفی عهد قدیم اخلاق ارسطو از حیث عملی بودن ممتاز است کسی که این قسمت از فکر او را وارسی نماید شکی نیست که کاهی اثر خیالبافی استادش افلاطون را پیدا خواهد نمود زیرا که ارسطو هرقدر دارای دماغ منطقی و قریحه عملی بوده است از تأثیر تعلیمات بیست ساله افلاطون خالی نیست مثلا راجع بسعادت حقیقی و خیر محض گوید وقتی حاصل میشود که فکر بمشاهده فکر مجذوب گردد و خود را کفایت کند. ولی این قسمتها در اخلاق او نادر و فی الحقیقه اساس اخلاق او بقدری عملی و طبیعی است که کاهی متوسط و عادی جلوه میکند چنانکه بیشتر بصنعت شباهت دارد