«گوستاولوبون»[۱] در کتاب روحیات اجتماع[۲] میگوید «مخالفت شاه بالایحه اصلاحات در ایجاد انقلاب فرانسه چیز مهمی محسوب نمیشد، انقلاب فرانسه را از دو قرن قبل، افکار فلاسفه و آثار نویسندگان و تعدیات و مظالم اشراف تدارک کرده بود» زیرا تاسیس عقاید و تغییر افکار عمومی همیشه بدست اشخاصی است که دارای تفکرات شخصی و استقلالی هستند، تأسیس دیانتها و انفجار انقلابات، همیشه بعهده این اشخاص بوده است اینها کسانی هستند که از عوامل مؤثره تغییر افکار فلسفی شمرده می شوند و در ردیف فلاسفه نام آنها ذکر میشود
سطوریکه پس از این مقدمه نگاشته شده یک تاریخ کوچک و بسیار مختصری میباشد که در آن بخلاصهء اصول عقاید اکتفا رفته و از کتاب دل چسبی که تألیف دکتر «ابوبرت» انگلیسی و موسوم به «اصول فلسفه» میباشد مأخوذ گردیده و هرجا که لزوم پیدا نموده است از دائرةالمعارف استعداد کردهام این تاریخ مختصر، ممیزات و قیافهٔ مخصوص ادوار فلسفی هرعصری را از زمان قدیمترین فلاسفه یونان تا کنون نشان میدهد، امید است که نشر این مختصر باعث انتشار مفصل کردد
تقسیمات تاریخ فلسفه
میتوان تاریخ فلسفه را بچهار دورهٔ عمده تقسیم نمود بطوریکه