۵) نجار دویست نفر
و این خدام و صنعتگران را برای این انتخاب کرد که اولا رابطهٔ دائمی بین ایران و هندوستان بر قرار باشد و ثانیا چون در نتیجهٔ فتنههای متوالی قبل از سلطنت او صنعتگران قابل در ایران کم شده بودند و صنعتگران و خدام هندی هم بهتر از عهدهٔ خدمت بر میآمدند بوسیلهٔ این اشخاص می خواست صنایع ایران را دوباره رونق بدهد و بهمین جهة حکم کرد که قبل از حرکت نقشهٔ شهر شاه جهانآباد دهلی را بردارند و همراه بیاورند که از روی آن نقشه شهر جدیدی برای پای تخت خود در یکی از نقاط مناسب مملکت بسازد و بایشان حکم کرد که در قندهار منتظر اوامر او باشند و در ضمن هم خرج سفر و وسایل نقلیه با مقداری مساعده بایشان داد ولی این عده برحسب تنبلی و تن پروری و در ضمن نفاقی که در طبیعت هندوها بیش از هرملت آسیائی است در راه بین دهلی و لاهور فرار کردند و به صوب ماموریت خود نرسیدند.
در بین این غنایم خطیر چند چیز است که محتاج و مستحق تذکار جداگانه است:
اولا تخت طاوس است که تخت سلطنتی پادشاهان هند بوده و مکلل به جواهر بینظیر و از نفایس اشیاء قیمتی روی زمین بشمار میرود که در آن تاریخ مورخین همه آنرا به پانزده کرور تومان ایران تخمین کردهاند. تخت مزبور که در تمام عالم معروف است هنوز هم در بساط سلطنتی ایران است ولی معلوم نیست که بهمان حال سابق مانده باشد.