برگه:Archive of Šarq magazine.pdf/۷۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸
از کتاب امیل

***

در مورد اطفال سختگیری بسیار و اغماض وافر هیچکدام پسندیده نیست و از هر دو باید احتراز کرد. اگر طفلرا بشدائد و مصائب بیشمار عادت دهید صحت و حیاتش را در خطر انداخته‌اید و اگر او را بانهایت دقت از هرگونه رنج و عذابی حفظ نمائید و ازینجهة دربارهٔ او افراط کنید او را «نازک‌نارنجی» و بیطاقت بار آورده‌اید و فی‌الحقیقة از مردانگی محرومش ساخته‌اید.

هیچوقت اطفالرا عادت ندهید که هرچه میل دارند بکنند و هرچه را میخواهند صاحب شوند. چون روزبروز دائرهء میل و آرزوی آنها وسیع میشود و طبعا راضی کردن آنها مشگل و بالاخره امکان‌ناپذیر میگردد. عاقبت مجبور میشوید که از قبول خواهش آنها خودداری کنید، آنوقت همان مخالفت شما باعث شکنجه و عذاب روحی طفل میشود، چون تا آنزمان از شما مخالفتی ندیده و بان معتاد نشده است. مثلا در ابتدا عصای شما را که در دست دارید میخواهد، بعد ساعت را طلب میکند، سپس مرغیرا که در آسمان میپرد درخواست مینماید و بالاخره میل میکند که ستارهٔ آسمانرا برایش بزمین آورید و در اینصورت هنگامی میتوانید باتمام خواهشهای او موافقت کنید که قدرت خدائی داشته باشید!

انسان باقتضای خوی طبیعی کلیهٔ موجوداتیرا که در دائرهٔ اقتدار او هستند از آن خود میشمارد؛ بنابراین طفلی که همیشه در آرزوی خود بمقصود نائل شده است خود را مالک دنیا میپندارد و کلیه مردم را بنده و فرمانبردار خویش تصور میکند و اگر زمانی مجبورا یکی از خواهشهای او را