اما مسکن او، آنچه دولتشاه نگاشته است و بر آن شده که در غزنی ساکن بوده در قسمت آخر عمر وی است چنانکه بعد خواهد آمد و مسلم خواهد شد که در اواخر عمر به غزنی رفته و مدح سلطان مسعود بن محمود غزنوی کرده است ولیـ مبرهن است که پیش از آنها مدتها در گرگان در دربار آل زیار اقامت داشته و از اشعار وی نیز مستفاد میشود، چنانکه چندجا از ابر مازندران و کوه البرز اسم برده و از مناظری که در اوصاف طبیعی خود رسم کرده معلوم است که در سواحل بحر خزر مقیم بوده است.
۳- لقب
دولتشاه سمرقندی لقب «شصت کله» را بر نام وی افزوده و نوشته است: «بغایت متمول و صاحب مال بوده و به شصت کله از آنـ شهره شد» و پس از وی تذکرهنویسان همه این لقب را در حق وی قائل گشتهاند و این عبارت را «شصت گله» (بکاف فارسی و لام مشدد) و هم «شست کله» (به کاف عربی و لام مخفف) خواندهاند و بعضی گفتهاند که چون احشام و گلههای فراوان داشته او را «شصت گله» (صاحب شصت گلهء غنم) لقب دادهاند و طرفداران روایت دوم برآنند که چون شست یعنی ابهام دست وی نقصی داشته و کل و کله در لغت به معنی اعرج و اشل است او را «شست کله» یعنی(صاحب ابهام اشل) خواندهاند ولی معلوم میشود که این لقب شست کله یا شصت گله متعلق بوی نبوده و لقب شاعر دیگری است باسم شمس الدین