برگه:ChaharMaqaleh.pdf/۱۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
یب
مقدمهٔ مصحح

نموده است (ص ۷۱).

در سنهٔ ۵۰۹ در هرات بوده‌است (ص ۵۰)

در سنهٔ ۵۱۰ از هرات بقصد انتجاع باردوی سلطان سنجر که در حوالی طوس مقام کرده بود پیوسته و در آنجا بخدمت ملک الشعراء معزی رسیده و شعر خود را بر او عرضه داشته معزی او را تشویق نموده و دلداری داده و شرحی در کیفیت احوال خود برای وی ذکر نموده‌است (ص ۴۶–۴۹)، و در همین سفر در طوس قبر فردوسی را زیارت کرده (ص ۵۷-۵۸)، و نیز در همین سنه او را در نیشابور می‌یابیم (ص ۱۰)

در سنهٔ ۵۱۲ باز در نیشابور بوده (ص ۷۸)، و همچنین در سنهٔ ۵۱۴ که در آنجا از معزی حکایتی راجع بسلطان محمود و فردوسی شنیده (ص ۵۶–۵۸)، و گویا در این چهار پنج سال همه را در نیشابور اقامت داشته‌است.


در سنهٔ ۵۳۰ مجدداً بنیشابور رفته و قبر عمر خیام را زیارت کرده و برأی العین تحقیق مقال او را در بیست و چهار سال قبل که هر بهار باد شمال بر گور وی گل افشان کند مشاهده کرده‌است (ص ۷۱)

در سنهٔ ۵۴۷ که مابین سلطان سنجر سلجوقی و سلطان علاءالدین غوری در صحرای اَوبه در حدود هرات محاربه واقع شد مصنف نیز چنانکه گفتیم در لشکر غوریان حضور داشته و پس از شکست غوریه مدتی طویل در هرات مختفی گشته‌است (ص ۷۴-۷۵، ۹۷-۹۹).

از تتبع و تصفح دقیق چهار مقاله معلوم می‌شود که نظامی عروضی با وجود علو مقام وی در فضایل و تقدم وی در فنون ادبیه در فن تاریخ ضعفی نمایان داشته و اغلاط تاریخی از قبیل