سپس که پشیمان شدند و بازگشتند بسر خشنودی آید و پتیاره باز گرداند ،اینست نمونه ای از خداناشناسی شما.
شما میگویید :چون زنهای ایران رو بازکردند خدا این گرسنگی را فرستاد .من میپرسم: خدا چه کرده که گرسنگی فرستاده؟! ...آیا باران از آسمان نیامده؟! ...آیا سنبل از زمین نروییده؟! ...آیا ملخ و سن گندمها را تباه گردانیده؟! ...در جاییکه هیچیکی از اینها نیست پس چگونه میگویید :خدا گرسنگی فرستاده؟! ...شما با دیده میبینید که خواربار را بیگانگان کشیده میبرند .میبینید که مایه آن ،ناتوانی دولت و مایه ناتوانی دولت بدآموزیهای بیخردانه شماست. با این حال گناه را به گردن خدا می اندازید .وای بشما! وای بشما!.
ای بیخردان! خدا از رو بازکردن زنان تهران کینه میجوید آنهم از بچگان و زنان بوشهر و بندرعباس؟! ...اینان رو باز میکنند و خدا به آنان خشم میگیرد؟! .پس چرا زنهای اروپا و آمریکا که همیشه رو بازند خدا به آنان خشم نگرفته تنها از رو بازکردن زنان ایران خشم میگیرد؟! .خاک بسرتان ای نادانان!.
در برابر این سخنان چنین گفت» :بالاخره مگر کارها در دست خدا نیست؟« .گفتم :آیا این پاسخ پرسشهای منست؟! ...آنگاه چرا تاکنون ندانسته اید که در این جهان هیچ کاری بی شُوند و انگیزه نتواند بود؟!... چرا با اینهمه نادانی و کودنی به مردم پیشوایی میکنید؟!.
۴ـ از چند سال باز در تهران مردی خود را «سید محمد علی» مینامد و به دعوی آنکه نابینا میبوده و «حضرت عباس» بینایش گردانیده به اداره ها و به خانه ها میرود و پولها از مردم میگیرد .بیشرمیش تا آنجاست که می گوید» :استکانی پر آب کنید و بیاورید تبرکش کنم و بخورید و از بیماریها در امان باشید» .و چون می آورند آب دهان خود را به آن ریخته به مردم میخوراند .کسی تاکنون نجسته که دعویش راست یا دروغست .یکی نپرسیده :تو کجایی هستی و که میداند که تو نابینا میبودی؟! ...که دید که «حضرت عباس» ترا بینا گردانید؟! ...آنگاه چرا پی کار نمی روی؟! ...چرا با تن درست و گردن کلفت گدایی میکنی؟! .مگر کسی که با «معجزه» بینا شد باید به گدایی پردازد؟! .به هر اداره ای که میرود با پول بسیاری بیرون می آید.
این بدتر که بسیاری از سران اداره ها پشتیبانش میباشند و سپارشنامه به دستش داده اند .روزی در وزارت فرهنگ دیدم در جلو میز یکی از کارکنان ایستاده و او پولی درآورده میدهد .من چون خرده گرفتم و گفتم: «چرا به این مفتخوار پول میدهید؟! ،«.با یک افسوسی چنین گفت» :چکنیم؟! ...آقای مدیرکل توصیه نوشته و به دستش داده!».
ببینید :وزارت فرهنگ که باید دشمنی با پندارهای بیپا کند ،و جوانان را به کار و کوشش برانگیزد» ،مدیرکل» شیعی آن ،پشتیبانی از مفتخوار گردن کلفت و گدای دروغساز میکند و سپارشنامه به دست او میدهد.