اما من تنها چیزی که در تمام عمر پیشنهاد خود ساختهام اینست که نه خصوصی نه عمومی از هیچکس زیر بار نقض عدالت نروم حتی از همان فرمانروایانی که مفتریان میخواهند ایشان را از مریدان من شماره کنند.
من هیچگاه کار خود را تعلیم قرار ندادهام هرگاه بعضی از پیران یا جوانان آمیزش مرا خواستار شده و بصحبت من گرائیدهاند از همراهی با ایشان دریغ نکردهام زیرا از کسانی نیستم که برای سخنگفتن مزد بخواهم رفتارم با توانگر و درویش یکسان است اگر بخواهند از من پرسش کنند مجال میدهم و اگر حاضر برای جواب باشند از آنان پرسش میکنم هریک از آنها که صالح شوند هنر خود نمیپندارم و اگر فاسد گردند نیز عیب خویش نمیشمارم زیرا که مایهٔ آن صلاح و فساد من نیستم و هرگز پرورش کسی را گردن نگرفتهام و در واقع چیزی بمردم نیاموختهام و اگر کسی مدعی شود که جز آنچه در پیش همهکس میگویم از من خصوصی چیزی آموخته یا سختی شنیده یقین بدانید که راست نیست.
ای آتنیان اکنون دانستید چرا بیشتر مردم مایلند این اندازه با من بنشینند و سخن مرا بشنوند راستی را بشما گفتم علت آنست که خوش دارند از اینکه با جهال مدعی دانش نبرد نموده ایشان را ملزم سازند و اینکار حقیقةً بیلذتی نیست ولی چنانکه پیش از این بشما گفتم مرا خداوند بر این وظیفه برگماشته و بوسیلهٔ ندای غیبی و خواب و راههای دیگر که برای نمودار ساختن مشیّت خود بمردم دارد از آن آگاه ساخته است.
اگر آنچه بشما گفتم راست نیست الزام من برای شما آسان است چه هرگاه من مایهٔ فساد جوانان شده و کسی را فاسد ساخته بودم البته آنها که عمری گذرانده و دانستهاند من بایشان در روزگار جوانی تعلیمات ناسودمند دادهام بروی من برمیخاستند و کیفر مرا میخواستند و اگر آنان خود این اقدام نمیکردند وظیفهٔ پدران و برادران و اعمام