در آخر کتاب گفته است که «چون بر دیگر کتب فارسی که اعیان و اکابر این حضرت عالیه کردهاند مقابله فرموده آید شناخته گردد که در انواع سخن قدرت تا چه حدّ بوده است» حکایت از واقع امر میکند، و سلطان بهرامشاه چنین قدرتی در استنباط تفاوت ما بین منشآت دیوانیان و نویسندگان داشته است، یا اینها را جزء تعارفات مرسوم بین خادم و مخدوم باید محسوب داشت؟ بهر حالت کتاب پرداخته گشت و از قرائن تاریخی مستفاد میگردد که این کار در حدود سالهای ۵۳۸ تا ۵۴۰ هجری انجام یافت.
از مقایسهٔ نسخههای مختلف کتاب با یکدیگر و دیدن اینکه نسخ مختصر و متوسّط و مفصّل هست بنده را این اعتقاد حاصل شده است که نصراللّه منشی شاید یکی دو بار در تحریر کتاب دست برده باشد و هر بار تفصیلاتی در فصول مختلف افزوده باشد؛ از آن جمله است عبارات راجع بسخنان منصور عبّاسی (۱۳/۲۰ تا ۱۵/۲۳)و فصولی در خاتمهٔ کتاب که در برخی از نسخ هست و در نسخهٔ ما نیست، و اینها را در ضمن فهرست اختلاف قراءات خواهیم دید. نسخهٔ قدیمی که اساس این طبع قرار دادهام ظاهراً از تحریر متوسّط کتابست و مورّخ بسال ۵۵۱ هجری است، یعنی یازده یا دوازده سال پس از ختم تحریر کتاب و در زمان حیات نصراللّه منشی بخطّ مردی از اهل طبرستان کتابت شده است. همین یکی از نشانههای شهرتی است که بزودی نصیب کتاب کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی گردید.
شعر و نثری که از نصراللّه منشی علاوه بر این کتاب بدست ما رسیده است چیز کمی است، سه رباعی بفارسی که در لبابالألباب بدو نسبت داده شده است و دو بیت از قصیدهای بعربی که خود در این کتاب آورده و گوید که از زبان بهرامشاه انشا کردهام، و قطعهای به نثر در شکایت از حادثهای ناگوار که در مجموعهٔ منشآتی[۱] تحت عنوان «لصاحب الکلیلة» آمده است بدین عبارت:
- ↑ مجموعه در کتبخانهٔ اونیورسیته (استانبول) بنشان ف ۵۵۲ محفوظ است و فیلم آن بسفارش اینجانب از برای دانشگاه طهران گرفته شده است؛ آقای استاد عدنان صادق ارزی قبل از آنکه بنده نسخه را بشناسم این عبارت آن را که در ورق ۶۰ پ آمده است ببنده سراغ داده بودند.