محمد مکری را هم رئیس کل کارگزینی وزارت فرهنگ کردم. در آنموقع واقعاً علاقه داشتم که از درخشش استفاده بکنم، برای اینکه رئیس کانون فرهنگیها بود. ولی او در آنموقع به فعالیت تبلیغاتی و سیاسی مربوط به کانون فرهنگیان اشتغال داشت و بیشتر با عوامل مخالف من مربوط بود و بیشتر روزنامهاش جنبه انتقادی و اعتراض داشت از این جهت ممکن نشد که من از او به عنوان یک فرد مؤثر در امور اداری وزارت فرهنگ استفاده بکنم.
س- آقای دکتر، یک موضوعی را آقای طهمورث آدمیت به من گفتند در رابطه با آقای مهندس بازرگان که بعد هم یعنی در حدود یکسال و نیم پیش یک جزوهای به وسیله آقای فریدون آدمیت به نام «آشفتگی در فکر تاریخی» منتشر شد که در پاورقی آنجا این موضوع را آقای فریدون آدمیت تکرار کردند که آن موضوع از این قرار است که گویا زمانی به آقای دکتر مصدق پیشنهاد شده بود که آقای مهندس بازرگان را به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب بکنند و آقای دکتر مصدق گفته بود که نه من بهیچوجه این کار را نمیکنم برای اینکه او اگر به وزارت فرهنگ برود، در آنجا فقه و شرعیات را عمومی میکند و چادر سر دختران میگذارد. این موضوع حقیقت دارد، شما اطلاعی دربارهی این موضوع دارید؟
ج- بنده باور نمیکنم چنین چیزی بوده باشد. برای اینکه دکتر مصدق بلافاصله بنده را انتخاب کرد و موضوع پیشنهادی هم اصلاً دربارهی بازرگان وجود نداشت و هیچکس هم دربارهی وزارت فرهنگ با او توصیهای یا گفتوگویی نکرده بود و خود من شخصاً به علت ارتباطی که با او داشتم او را به معاونت خود انتخاب کردم و مصدق هم از انتخاب او بهیچوجه نارضایی نشان نداد و دلیلش هم اینکه بعداً کار دیگری مربوط به شرکت نفت به او واگذار کرد.
س- بله. البته منظور این نبوده که قبل از اینکه شما را برای وزارت فرهنگ در کابینه دعوت بکنند مهندس بازرگان را قصد داشتند در یک دورهی بعدی گویا در کابینهی بعدی ایشان گفتند که یک همچین مسئلهای مطرح شده بود و دکتر مصدق شدیداً با این مخالفت کرده بود، شما اطلاعی ندارید؟
ج- نخیر. من اطلاعی ندارم.