در اثنای مباحثات گاهی مجادلات سخت پیش آمد و روزی بارانوفسکی نایب سفارت روس گفت هرچه دلتان میخواهد بنویسید ما قزاق داریم یعنی نوشته و قرارداد حکمی ندارد و نیز وقتیکه اسم محمدعلیمیرزا پیش میآمد روسها او را اعلیحضرت محمدعلیشاه مینوشتند در مقابل اعتراض سفیر انگلیس که او دیگر چون شاه نیست نباید باین عنوان نوشته شود نماینده روس اصرار کرده و گفت دولت من این عنوان و لقب را برای او محفوظ داشته است و چون موضوع مشاجره فقط لفظی بود سفیر انگلیس اصراری در رد مدعای روس نکرد.
هیأت مدیره بواسطه تنگدستی در دستگاه دولت حکم کرد از عدهای از مستبدین با ثروت جریمهای نقدی برای بودجه دولت گرفته شود و گرفته شد و این پولها پیش وکیلالرعایای همدانی جمع میشد و بحکم و دستور هیأت مدیره خرج میشد و از آنجمله شاهزاده ظلالسلطان که بشنیدن خبر خلع محمدعلی بعجله از اروپا راه طهران پیش گرفت و باخطار نمایندگان انگلستان و روس که در وین خود را باو رسانیده و بدستور دولتهای خود او را اکیدا از رفتن بایران منع کردند اعتنا نکرده بمجرد پیادهشدن در انزلی گرفتار شد و مجاهدین گیلان او را محبوس نمودند و با وجود سعی انگلیسیها در استخلاص او مجاهدین برای آنکه اجازه آزادی و عودت باروپا باو بدهند او را مجبور بپرداختن سیصد هزار تومان بهمان صندوق جرائم طهران نمودند.
یکی از کارهای عبرتآمیز هم که در زمان حکومت هیأت مدیره وقوع یافت اخراج معلم روسی احمدشاه بود از شغل خود و توضیح آنکه محمدعلیشاه یک معلم روسی باسم اسمیرنوف که نظامی روسی بود برای