برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
— ۵ —

استقامت خلق از خدای درخواستی و گفتی یارب عهدهٔ کاری عظیم بدست این بندهٔ ضعیف متعلق است. پیداست که از جهد و کفایت چه خیزد[۱] بآب روی مردان درگاهت و بصدق معاملهٔ راستان و پاکان که توفیق عدل و احسان و انصاف ده و از جور و عدوان بپرهیز، مرا از شر خلق و خلق را از شر من نگاه دار، روزی ده و روزی مکن که دلی از من بیازارد یا دعای مظلومی در حق من باشد[۲].

۳– صاحب دولت و فرمان را واجب باشد در ملک و بقای خداوند تعالی همه وقتی تأمل کردن و از دور زمان بر اندیشیدن و در انتقال ملک از خلق بخلق نظر کردن تا بپنج روز مهلت دنیا دل ننهد و بجاه و مال عاریتی مغرور نگردد.

یکی از خلفا بهلول را گفت مرا نصیحت فرمای. گفتا از دنیا بآخرت چیزی نمیتوان برد مگر ثواب و عقاب اکنون مخیری.

۴– علما و ائمه دین را عزّت دارد و حرمت، و زبردست همکنان نشاند و باستصواب رای ایشان حکم راند تا سلطنت مطیع شریعت باشد نه شریعت مطیع سلطنت.

۵– عمارت مسجد و و خانقاه و جسر و آب‌انبار و چاه‌ها بر سر راه، از مهمات امور مملکت داند.

۶– قومی که بطاعت حق مشغولند همت بجانب ایشان مصروف

سازد و توفیق خدمت ایشان فرصت شمارد و غنیمت داند که همت پارسایان


  1. این ضعیف متعلق کردهٔ از جهد و کفایت من کاری نیاید
  2. و از جور و عدوانم نگاه‌دار و از شر خلقی بپرهیز و روزی مکن که دلی بیگناه بیازارم یا دعای مظلومی در قفای من و فرزندان ما باشد.