میساخت چه ضرر داشت به انگلیس بفهمانند که بیشراکت او میتوانند بسازند. گفت این خیال خام و اقدام خطا میشد، زیرا که بی رضایت انگلیس و بی شراکت متمولین او ساختن و حفظ نمودن راه بغداد محال و ممتنع است، مگر اینکه دولت روس اشتراک نماید، و در این صورت راه ساخته با اراضی خط بصره و بغداد و سواحل بحر سفید و احمر و عمان را باید از مستملکات روس حساب کرد، آن وقت پوست به دباغیش نیرزد، حال آنکه اصل منظور انگلیس و فرانسه در تقویت تحصیل امتیاز راه بغداد این بود که دربانی «بسفور» را لشکر آلمان متعهد شود، و رقابت روس و آلمان در دو مملکت آسیا و اروپا چنان درگیرد که جز نفی و اعدام یکی از این دو ملت با هیچگونه تدابیر دیپلوماتی اصلاح طرفین امکان نپذیرد، وگرنه این دو ملت با هم میتاخت و عرصه را به سلاطین اروپا و آسیا تنگ میساخت. انگلیس باز جزایر خود را که طبیعت از سایر اراضی فصل نموده هرطور بود حفظ میکرد، اتحاد امریکا و انگلیس از پس پرده بیرون میشد، مصر، کاپ، هند، استرالیا و کانادا را استقلال کامل میداد، آن وقت در دنیا هیچ طوفان تدابیر بشری کشتی استقلال ملت انگلیس را گرفتار امواج حوادت نمیتوانست بکند. اما فرانسه را البته محکوم خود میکردند، و اسباب حمل اثقال خویش یا انبر برهم زدن آتش بخاریهای خود میساختند. پولتیک امروزی دول بهترین وسیلهٔ پیشبندی ملل حریص دنیاست، خانههای شطرنج پولتیک که الان در دست وزرای دول بزرگ اروپاست قسمت انگلیس بهترین آنهاست، از این جهت رشتهٔ موازنهٔ اقتدار دول بیشبهه در کابینهٔ انگلیس است. گفتم مگر ممکن نیست که در فضای پولتیک دنیا یک برق دیپلماتی بزند و خس و خار موانع اتحاد روس و آلمان را بسوزد؛ این دو ملت آسیا و اروپا را باالمناصفه قسمت کنند، خریطهٔ دنیا را برهم زنند،
برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۲۳۷
این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۲۳۶