است که اکثر مردم در آن متحیر ماندهاند؛ تا آنجا که عاقلی نیست که در این باب، تحیر، اورا بستوه نیاورده باشد. من و معلم من افضل المتأخرین شیخالرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا بخاری اعلیالله درجته که درین خصوص امعان نظر کردیم، مباحثه، ما را بمطلبی رسانیده که نفس ما را قانع کرده است. و این، یا از راه ضعف نفوس ما بوده که بچیز رکیک و باطل خوش ظاهر فریفته میشود و یا بر اثر خود کلام و حیثیت آنست که نفس در مقابل آن جز قانع شدن چارهای ندارد». و تا آنجا که بنظر نگارنده این مجموعه رسیده، چهار نفر از مشاهیر دانشمندان بترتیب ذیل استاد خیام معرفی شدهاند: –
اول – امام موفق نیشابوری[۱] که برحسب حکایتی که شرح و دلائل صحت آن خواهد آمد خیام و حسن صباح و نظامالملک در ایام صبادت شاگرد او بوده و با همدیگر پیمانی بستهاند.
دوم – ابوالحسن انباری حکیم و ریاضیدان معروف که بر طبق مندرجات لغتنامهٔ دهخدا در هندسه و هیئت استاد خیام بوده است.
سوم – شیخ الرئیس ابوعلی سینا که خود خیام بشرحی که فوقاً نگاشته شده او را استاد خود نامیده است.
چهارم – ابوالحسن اشعری[۲] بطوریکه شمسالدین سامی بیک در مادهٔ (خیام) از قاموس الاعلام نوشته است.
از این چهار نفر، استادی ابوالحسن اشعری برای خیام از لحاظ فاصلهٔ زیادی
- ↑ این امام موفق، غیر از موفقالدین عبداللطیف ابن اللباد عالم و حکیم و طبیب معروف است و اینکه بعضی تصور کردهاند که هر دو یکی است محققاً اشتباه است؛ چه آنکه ابناللباد در بغداد متولد شده و پس از مسافرت بمصر و قدس و شام و حران و تدریس در برخی از این بلاد باز ببغداد مراجعت کرده و در آن شهر هم وفات یافته است و امام موفق استاد خیام نیشابوری بوده است و نه بغدادی.
- ↑ ابوالحسن علی بن اسمعیل بن ابیبشر اسحق بن سالم بن اسمعیل بن عبدالله بن موسی بن هلال بن ابی برده عامر بن موسی الاشعری صحابی. او پیشوای اشعریان است و اشعریه بوی منسوبند مولد او ۲۶۰ یا ۲۷۰ است و وفات او بسال ۳۳۰ یا ۳۲۰ بوده است. لغتنامهٔ دهخدا