من ترا دستاویز من بدرگاه تست» و در آنحال در گذشت. (خدا؛ ببخشایدش) و او را اشعار نیکوئی است بفارسی و عربی که از انجمله است: «تدین لی الدنیا» (تا آخر) و «اذا قنعت نفسی» (تا آخر) و « زجّیت دهراً طویلا (تا آخر)
سه قطعه شعر عربی که شهرزوری از خیام نقل کرده و فوقاً باشارهای از آنها کفایت شد در اواخر این مجموعه با ذکر سند، جزو اشعار عربی او درج خواهد شد. نسبت سوء خلق و کمی حوصله را نخستین بار ابوالحسن بیهقی باو داده و محتمل است که شهرزوری هم از او اقتباس کرده باشد و بنحوی که خواهد آمد، وزیر؛ ابوالحسن القفطی هم در احوال خیام متذکر شده است و ما در اینخصوصها ذبل گفتار بیهقی بقدر کافی سخن راندهایم.
۶
فریدالدین ابوالحسن علیّ بن ابیالکرم محمّد معروف به (ابن اثیر) در کتاب (کامل الّتواریخ) که با وقایع سال ۶۲۸ هجری قمری ۱۲۳۱ میلادی تقریباً) پایان میپذیرد، درضمن وقایع سال ۴۶۷ مینویسد:–
«و فیها جمع نظام الملک و الّسلطان ملکشاه جماعـة مـن اعیان المنجمین و جَعَلوا النیروز اوّل نقطة من الحمل وکان الّنیروز قبل ذلک عند حلول الّشمس نصف الحوت وصار مٰافَعَلهُ الّسلطان مبدأ الّتقاویم و فیها ایضاً عمل الّرصد للّسطان ملکشاه و اجتمع جماعة من اعیان المنجّمین فی عمله منهم ابن ابراهیم الخیامی و ابوالمظفر اسفزاری و میمون ابنالنجیب الواسطی و غیرهم و خرج علیه من الأموال شئ عظیم وبقی الّرصد دائراً الی ان مات الّسلطان سنة خمس و ثمانین و اربعأاة فبطل بعد موته».
یعنی؛ در آن سال (۴۶۷ هجری قمری) نظامالملک و سلطان ملکشاه جمعی از سرامدان منجّمین را دور هم گرد آورده عید (نوروز) را نخستین نقطهٔ حمل قرار دادند؛ در صورتی که پیش از آن نوروز، موقع تحویل آفتاب به نیمه برج حوت واقـع میشد. بعداً، عمل سلطان آغـاز تقویمها گردید و نیز در آن سال جهة سلطان رصد ساخته شد و برای ساختن آن جمعی از اعیان منجّمین اجتماع کردند؛ که عمر بن