این برگ همسنجی شدهاست.
قاچیلی – برهنه. qáccili
قاطر – قاطر. استر. qáttor
قبرقه – استخوان کتف. کعب. qabarqa
قتهمیت – قطع امید. ناامید شدن. qatemit
قرت – گلو – حلقوم. qort
قرتهبنی – سنجاق زیر گلو. qorta-boni
قرمز – قرمز. qormoz
قرهافتوه– دولچهٔ مسی بزرگ (شکل ص ۵۳). qara-aftowa
قزان – دیگ. qozán
قسر – چارپای نازا، یا تاکنون نزاییده. qassar
قلاچ – کلاغ qolác
قلبال – غربال. qalbál
قلیون ناهار – صبحانه. چاشت. qalyun-náhár
قو – چوب پوسیدهٔ مخصوص که برای آتش گیرانه بکار میبرند qow
قیاق – یک نوع علف کوهی است. qiáq
قیماق – یک نوع سرشیر است که از روی ماست تازه میگیرند. qeymáq
کاچه لیس – قاشق بزرگ چوبی گود. چمچه. kácelis
کارتن – عنکبوت. kártan
کاهار – بزغالهٔ سه ساله. káhár
کاوی – میش آبستن. kávi
کبود – آبی kabud
کتاه – کوتاه. hotáh
۶۹