برگه:Qabus nama.pdf/۶۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

باب سیوم

اندر سباس داشتن از خداوند نعمت

بدان ای پسر که سپاس خداوند نعمت واجبست بر همه خلق بر اندازهٔ فرمان، نه بر اندازهٔ استحقاق، اگر همگی خویش شکر سازد هنوز حق شکر یک جزو از هزار جزو نتواند گفتن بر اندازهٔ فرمان. اگر حق تعالی از نعمت اندک شکر خواهد بسیار بود، چنانک اندازهٔ طاعت در دین اسلام پنج است: دو ازو خاص منعمان را و سه ازو عموم خلایق را. یکی ازو اقرار بزفان و تصدیق بدل و دیگر نماز پنجگانه و دیگر روزهٔ سی روز. اما شهادات دلیل نفی است بر حقیقت و هر چه جز از حقیقت است و نماز صدق قول اقرار بندگی و روزه تصدیق قول اقرار دادن بخدای تعالی، چون گفتی که من بنده‌ام دربند بندگی باید بود، چون گفتی که او خداوندست زیر حکم خداوند باید بود و اگر خواهی که بر ابر طاعت[۱] دارد تو از طاعت مگریز و اگر بگریزی از بندهٔ خویش طاعت چشم مدار که نیکی تو بر بندهٔ تو بیش از آنست که نیکی خدای بر تو و بندهٔ بی‌طاعت مدار که بندهٔ بی‌طاعت خداوند جوید و زود هلاک شود.

  سزد گر بندهٔ را گلو که آید خداوندیش آرزو  

آگاه باش کی نماز و روزه خاص خدای است، در آن تقصیر مکن، چون در خاص تقصیر کنی از عام همه جهان باز مانی و بدانک نماز را خداوند شریعت ما برابر (ص ۱۶) کرد با همه دین، هر که نماز از دست بداشت هم چنان است که از همه دین دست بداشت کی مرد بی‌دین درین جهان سزای کشتن بود و بدنامی و در آن جهان عقوبت حق تعالی. زینهار ای پسر که بر دل نگذاری بیهوده و نگویی که تقصیر


  1. ظ که بنده ترا طاعت