برگه:Quatrains of Omar Khayyam (tr. Whinfield, 1883).djvu/۱۸۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
125
OMAR KHAYYAM

۱۸۳

  عمرت تا کی بخود پرستی گذرد  
  یا در پَیِ نیستیّ و هستی گذرد  
  می نوش که عمری که اجل در پیِ اوست  
  آن به که بخواب یا بمستی گذرد  

۱۸۴

  قومی ز گزاف در غرور افتادند  
  واندر طلبِ حور و قصور افتادند  
  معلوم شود چو پردها بر دارند  
  کز کویِ تو دور و دور و دورز افتادند  

۱۸۵

  گویند بهشت و حور و عین خواهد بود  
  وانجا میِ ناب و انگبین خواهد بود  
  گر ما می و معشوقه پرستیم رواست  
  چون عاقبتِ کار همین خواهد بود  
183.C. L. N. A. I. J.In line 2, scan păyĭ.Being, i.e. the Deity, the only real existence, and Not-being, the nonentity in which His attributes are reflected.See Gulshan i Ráz, p. 14.
184.C. L. N. A. I.
185.C. L. N. A. I. J.