بشهر برسد باز رعایای اطراف برضامندی خود این آب را نمیدهند و آنچه میتوانند سعی و کوشش میکنند که حقابه به شهر نرسد انشاءالله بعد ازین امنای دولت علیه درین باب قرار درستی خواهند گذاشت
در روز شنبه جناب جلالت مآب سامی افندی سفیر کبیر دولت علیه عثمانیه بدیدن نواب شاهزاده بهرام میرزا رفته و از آنجا بدیدن مقربالخاقان اجودان باشی رفتند و در روز دوشنبه سیوم بعزم مراجعت به اسلامبول از دارالخلافه طهران بیرون رفتند
قراولخانههای دارالخلافه که بعضی جایها ناتمامی داشت درین اوقات سی و هشت باب قراولخانه در شهر و یکباب در ارگ به اتمام رسیده و قراولها مشغول محافظت میباشند و از آنوقت که امنای دولت علیه قرار قراولخانه و قراول درین شهر گذاشتهاند نظم شهر نسبت به سابق بیشتر شده و کمتر دزدی و بیحسابی در میان مردم میشود خاصه درین مدت که موکب همایون به سیاحت سحات عراق و اصفهان حرکت فرمودهاند و عالیجاه مهدیخان سرهنگ فوج مزبور اغلب شبها و روزها خودش رسیدگی بقراولخانهها و قراولها نموده
امسال بنائی در دارالخلافه طهران بقدری شده است که در هیچ ساکی اینقدر بنائی نشده بوده عمارات پادشاهی در شهر و بیرون ابابجمع مقربالخاقان حاجی علیخان فراشباشی است بنا و عملهٔ بسیار در کارند و اغلب جاها را در کمال خوبی و امتیاز بنائی و تعمیر کردهاند بازار و کاروانسرای اتابکیه ابوابجمع عالیجاه و آقا مهدی ملکالتجار است و در آنها نیز بنا و حجار بسیار مشغولاند و با بهایت صفا و استحکام اکثر آنجاها را ساخته بازار بطرف ارگ قریب به اتمام است و در بعضی حجرات آن اصناف نشستهاند و چند طاق که باقی مانده درین روزها زده میشود و بازار بسمت دروازهٔ جدید محمدیه را هم درین روزها شروع کردهاند و الحق وقتی که از دروازه مزبور تا میدان جلو ارگ بهم متصل گردد بازاری خواهد بود که تا این ایام باین صفا و استحکام بازار در هیچ یک از شهرهای ایران ساخته نشده باشد و چون در پایتخت است گذشته از آنکه بسیار وسیع و مستحکم ساخته میشود و بحسب نمود و رونق که سبب کثرت تجار و اصناف در او بهم میرسد بمراتب از بعضی بازارهای ممتاز اصفهان و شیراز که مشهورند خواهد شد
کریم نام مافی و یک نفر هراتی را که دزدی کرده بودند و علیجاه زکیخان کدخدای محله سنگلج آنها را گرفته و به انبار حبس سپرده بود حسبالحکم در درب اِاق نظام هر دو را تازیانه زده و مرخص کردند
هاشم نام بقال که بسبب شرارت گرفته شده بود چوب خورده مرخص شده
کاکا سیاهی در بازار شرارت میکرد قراولهای قراولخانه سر گذر قاطرچیها او را گرفته معلوم شد که شرب نموده و از مستی شرارت میکند او را تازیانه مضبوطی زده مرخص کردند
شخصی زوجهٔ خود را در طهران گذاشته و خودش بجهة مهمی ازین شهر رفته بود بعد از چهار سال درین اوقات مراجعت کرده جویای زوجهٔ خود شده بعد از تفحص بسیار معلوم شد که زنش بشوهر رفته و دو اولاد هم بهم رسانده است و چون شوهر ثانی او در شهر نبود لهذا عالیجاه محمود خان کلانتر زن مزبور را بجای امینی سپرده تا هر دو شوهر حاضر شد و آنچه حکم شرع مطاع است معمول دارند
در پشت بام حمام مهدیخان سوخت دکان نانوائی بسیار ریخته بودند گلخنتاب حمام غفلت نموده آتش به سوخت مزبور افتاده خاموش کرده بود اما درست خاموش نشده بوده صبح مجددا آتش گرفته اهل گذر و عملهٔ حمام جمع شده آتش را خاموش کردند و آسیبی بحمدالله بکسی نرسیده و از خبازها التزام گرفته شد که بعد ازین سوخت در بام حمام و بازار انبار نکنند