روُزنامه وقایع اتّفاقیّه بتاریخ جُمعه بیست و چهارم شهر جمادیالأوّل مُطابق آخر سال تنکوزئیل سنه ۱۲۶۷
نُمرهٔ هشتم هر کس در طهران طالب نسخهٔ ازین روزنامها باشد در بازار در دکان میر سیّد کاظم بلوُرفروش فروخته میشود |
قیمت یک نُسخه دهشاهی سه ماه ششهزار دینار شش ماه یک تومان و دو هزار یکسال دو تومان و چهار هزار |
اخبار داخلهٔ ممالک محروسه پادشاهی
دارالخلافه طهران
در روز دوشنبه هیجدهم ماه جمادی الأول که اوّل این سال خیریّت آمال است اعلیحضرت پادشاهی زینتبخش تخت سلطنت و تاج فرمانروائی کردیده بقانون قدیم که درین دولت علیّه متدوال است سلام عید فرموُدند و کلّ اُمنا و اعیان دولت و مقرّبان حضرت بخلعتهای فاخره مفاخرت جسته هر کس بجای خود در حضور مبارک ایستادند نظم و ترتیب اهل سلام و آراستکی صاحبمنصبان نظام و غیره بطوری بود که چاکران قدیم این دولت علیّه میکویند که در این سالهای سال باین حشمت و جلال سلامی نشده بوُد و اُمنای دولت علیّه درین فصل نوروُز خوُرسندی و مُفاخرت دارند و فیالحقیقه جای شکرانه و شادمانی است که کُلّ ممالک محروسه قرار و انتظام تمام دارد و روُزکار دولت برومند باقبال بیمهال خُسروانی و اهتمام اُمنای دولت علیّه مانند این ایّام بهار و فصل ربیع رو بخُرمیّ و ترقّی است
در روزنامهٔ اخبار دولت بهیّه روس که در تفلیس انطباع میشود در خصوص راه انداختن روزنامه دارالخلافه و طهران شرحی نوشتهاند و از قرار نوشته آنها معلوم میشود که روزنامه دارالخلافه را در آنجا بسیار پسندیده بودند خصوص اشخاصی که خیرخواه اهل این ممالک و مراقب و مواظب تربیت خلق و طالب تعلیم و تعلُّم زبان پارسی و عربیاند چونکه منظوُر امنای دولت علیّه در راه انداختن این روزنامها خیر و منفعت خاص و عام خواه از رعایای ممالک محروسهٔ ایران یا اهالی دُول دیکر بوُد مباشرین این روزنامها بسیار شادمانی دارند از اینکه روزنامه دارالخلافه مبارکه را در دولتهای دیکر نیز پسندهاند و تحسین نمودهاند
حسبُالأمر اعلیحضرت پادشاهی از روز دوشنبه ۲۰ عموم چاکران مرخص دید و بازدید ایّام نوروز کردیدند تا روز شنبه که در روُز مزبوُر هر یک مشغول خدمات مُحوّلهٔ بخود باشند نظر بحُسن صداقت و راستی و اهتمام عالیجاه چراغعلیخان قوللّر اقاسی در خدمات دیوانی منصب نیابت حکومت اصفهان از اعلیحضرت پادشاهی باو مُفوّض و فرمان همایون صادر کردید و ارسال میشود
از رعایای نطنز جمعی بدارالخلافه بتظلُّم آمده از حاکم و مباشر خود شکایت کردند که نسبت بما تعدّی و زیادتی کردهاند و بعضی اَمْوال و اَسْباب