علمی و اخلاقی وی و محاضرات و مناظراتش را با حکماء و متکلمین و علماء ادیان بیاد میاورد».
خسرو انوشیروان واپسین ستارهایست که در افق ایران باستان درخشید. از خصائص او ترویج و حمایت علم و ادب بود. مشعل فروزان دانش را در دست داشت، روح نوینی در کالبد ایرانیان دمید، ذوقها را بهنرهای زیبا تربیت کرد، ایرانیان را محسود امم جهان ساخت. – در عصر همایون وی دنیای ایران از امن و راحت در آرایش بود و دل و جان خلق در آسایش. ابنالندیم میگوید: «ایرانیان پیش از پیدایش اسلام با علوم یونانی آشنا شده و در روزگار باستان برخی از کتب طب و ریاضی و فلسفه را بپهلوی ترجمه کرده بودند که عبدالله بن المقفع نخبهٔ آنها را در صدر دولت عباسی، بعربی نقل کرد.
ژوستینیئن Justinien امپراتور متعصب روم در سال ۵۲۹ میلادی ببستن مدارس فلسفی شهر آتن و طرد استادان فلسفه از قلمرو روم فرمانداد. هفت تن از پیروان فلسفه افلاطونی نوین بدربار «تیسفون» پناهیدند. انوشیروان که دلباختهٔ علوم عقلی بود مقدمشان را گرامی داشته و خود هر گاه فراغتی مییافت با ایشان بمناظره مینشست. کمال ادب و بلاغت و تبحر شاهنشاه ایران در فلسفه مایهٔ شگفتی میهمانان میشد.
ابو محمد عبدالله بن المقفع، روزبه پسر داذویهٔ پارسی، کتب و رسائل سودمند از پهلوی بعربی ترجمه و تألیف کرده است: ادبالصغیر در فلسفهٔ اجتماع، درة الیتیمة[۱] یا ادب الکبیر در نصح و ارشاد، رسالة فی الاخلاق که نسخهٔ خطی آن در کتابخانهٔ نور عثمانیه در استانبول هست، سه کتاب از منطق ارسطو با رسالة ایساغوجی Isagoge که فرفوریوس Porphyre بعنوان مدخل بر مبحث منطق حکیم نامی یونان نبشته است، خوتای نامک در سیرهٔ شاهنشاهان ایران و روش جهانداری ایشان که در روزگار یزدگرد سوم تألیف شده و عبدالله بن مسلم بن قتیبة دینوری در عیون الاخبار از آن نقل کرده است، کتاب التاج در سیرهٔ انوشیروان، آییننامه در نظامات و شرائع و عرف و عادات ایران و گوی و چوگانبازی و تیراندازی و تفأل و تطیر. – مسعودی گوید: انه کتاب کبیر یقع فی آلاف من الصفحات.
ابن الندیم، در کتاب الفهرست، نام کسانی که ادبیات و علوم ایران را از پهلوی بتازی نقل کردهاند آورده است: ابن المقفع، آل نوبخت بویژه نوبخت و پسرش فضل، موسی و یوسف فرزندان خالد، ابوالحسن علی بن زیاد التمیمی، حسن بن سهل، ابوجعفر احمد بن یحیی البلاذری، اسحق بن یزید، احمد بن یحیی بن جابر، جبلة بن سالم، محمد ابن الجهم برمکی، هشام بن قاسم، موسی بن عیسی الکردی، زادویه پسر شاهویهٔ اسبهانی،
محمد بن زادویه، بهرام پسر مردانشاه مؤبد نیشابور، محمد بن بهرام بن مطیار اسپهانی،
- ↑ یتیمه، که از ارکان بلاغت زبان عربی و رسالهای بینظیر بوده است، در دست نیست