برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۴۰۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مورخان بزرگ در آورد . واو نخستین کسی است که در تاریخ نویسی از نقل جنگها و اعمال پادشاهان تجاوز کرده و به تحقیق امور زندگانی مردم نیز پرداخت . پس کم کم به سبب آثاری که از او پی در پی به ظهور رسید شهرت و اعتباری به سزا پیدا کرد ؛ تا آنجا که به مقام معاونت وزارت رسید، اما زندگانی سیاسی را نپسندید و به زودی به گوشه نشینی برگشت . مردی مهربان و دوستی وفادار وخوش معاشرت بود، نسبت به اهل فضل و كمـال محبت و مسـاعـدت خـاص داشت . با دانشمندان فرانسه که معاصر او بودند نیز دوستی میورزید. «ژان زاك روسو» نویسنده معروف فرانسه را به انگلستان برد که رفاهی در حال او بدهد . اما کارشان سخت به رنجش کشید ، وظـاهـرأ روسو سوء ظنی بیچا حاصل کرده و تقصیر با او بوده است . هیوم تصنيفها در فلسفه و تاریخ رسیـاست واقتصاد ومباحث دینی و اخلاقی متعدد دارد ، ولیکن ذکر آنها بی ضرورت است . وفات او در سال ١٧٧٦ در شست وینجا لگی روی داده است .

***

انقلابی که در آغاز سده هفدهم در فلسفه اروپا دست داد، و شجاعت فکری که بیکن انگلیسی و دکارت فرانسوی بروز دادند ؛ برای دانش طلبان راهی باز کرد که در اواخر سده هیجدهم منتهی به انقلاب دیگری در فلسفه گردید ، و آن در اهمیت کمتر از انقلاب اول نبود. به این معنی : که دکارت با آنکه همه معلومات پیشین را محل تردید ساخت وخواست علم وحکمت را بر پایه ای تازه بگذارد، هرچند بنیاد علوم طبیعی را دیگر گون نمود ، و به ریاضیات هم ترقی شایان داد و در این دورشته مقصودی را که داشت حاصل کرد ، وليكن فلسفه اولی را درباره برهمان اساس سابق گذاشت، یعنی در عالم طبیعت جوهر جسمانی فرض کرد که منشأ آثار محسوس است ، ودر وجود انسان جوهری روحانی و عقلانی قائل شد ، که ادراك واراده منتسب به او است ، واین امور را مسلم پنداشت ، و درست به این مقام بر نیامد که

حقیقت ادراك واراده انسانی چیست ؟ پیروان اوهم خواه آنها که


–۱۴۶–