برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۴۱۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و تحقیقات خود را به شیوه داستان سرایی و تاریخ نویسی یا بهر وجه دیگر که ادا می کردند جنبه خطابه و شاعری یا انتقاد و مطایبه و واستهزا به آن می دادند، چنانکه برای عامه مردم قابل فهم ودلنشين بود ، به این واسطه آنچه را هم که مبتکر نبودند ، و از دیگران گرفته بودند . بهتر از صاحبان آن افکار جلوه میدادند . بیا نا تشان هم عوام را مجذوب می کرد هم پسند خواه بود . پادشاهان و اعیان به صحبت ایشان مشتاق میشدند ، و بانوان با کمال ، مجالس خودرا به حضور آنها رونق می دادند از این روحق این است که آن جماعت در بیدار کردن مردم نسبت به بدی اوضاع ومعایب امور اجتماعی یا اخلاقي، وهوشيار ساختن آنها نسبت به اوهام وخرافاتی که جهل یا غرض در اذهان راسخ نموده، حق بزرك بر كليه نوع بشر دارند ، و در این راه مجاهده کرده اند ، و در نتیجه آثار قلمی ایشان در فرانسه در پایان سده هیجدهم و در کشورهای دیگر اروپا در آغاز سده نوزدهم افکار و اوضاع را یکسره منقلب نمود.

کسانی که بخواهند از تفسیل این اجمال آگاهی یابند . باید به تاریخ ادبیات فرانسه مراجعه کنند ، و بر احوال آثار نویسندگان سده هیجدهم شناسا شوند . ما در اینجا فقط بزرگان آنها را اجمالامعرفی می کنیم تا سررشته ای به دست آید .

بخش اول

فونتنل

«برنارد فوتشغل»[۱] درست صدسال عمر کرد (از ۱۶۵۷ تا ۱۷۰۷) و نیمی از این عمر در سده هفدهم ، و نیم دیگرش در سده هیجدهم بوده است . زندگانی او تفصیلی ندارد ؛ مـردی فاضل و خوش بیان وخوش ذوق ، ونویسنده ای شیرین سخن وسالهای دراز


  1. Bernard Fontenelle
–۱۵۸–