برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۴۱۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

وا کرجماعتي بي قانون زندگی کنند ، در میان آنها آزادی و امنیت نخواهد بود، زیرا هر کس بنده قویتر از خود خواهدشد، وچون برای اینکه انسان به خوشی زندگی کند، باید آزاد و آسوده خاطـر باشد پس، مهم ترین چیزی که در زندگی منظور نظر است ، قانون است که به واسطه آن آزادی همه تأمین می شود. و از یکطرف معنی آزادی اینسته که شخص در آنچه قانون منع نکرده است، مختار عمل خود بوده ، و از هیچ چیز ممنوع نباشد مگر به حکم قانون، و از طرف دیگر بهترین قوانین آنست که مردم را تا اندازه ای که مصلحت عامه اقتضا دارد به منتها درجه آزادی نایل سازدپس ، قانونگزاری یکی از مهمترین کارها است وعلم قانون گزاری یکی از شریف ترین علـوم است ، و مبتنی بر اینست که معلوم کنیم که با احوال تاریخی ومادی و معنوی خاصی که هر قومی دارد چه قوانین میان ایشان باید مقرر باشد، تا منتها درجه آزادی و امنیت یعنی مساعدترین اوضاع برای خوشی آنها فراهم گردد . ومنتسکیو در جایی می گوید، نهایت سعادت من اینست که کاری بکنم که فرمان دهندگان بروظیفه خود آگاه تر شونده وفرمان برندگان از فرمان بردن دلخوش باشند.

قوانین در میان مردم بیقاعده و به دلخواه مقرر نمیشود ، و قواعد و اصولی داردچه، نه کارهای خدا بیقاعده و بی نظام و دلخواهی است ، و نه کارهای مردم ، و نه امور طبیعی وهمه چیز در تحت ضابطه راسول است . بعضی از محققان گمان برده اند نيك و بد دادو بیداد بکلی تابع وضع است ، یعنی در هیئت اجتماعیه هرچـه را منع کنند زشت میشود، وهرچه را جایز کنند، زیبا خواهد بود، ولی البته چنین نیست و این سخن مانند آنست که بگویند: متساوی بودن و نبودن شماعهای دایره به اختیار مهندس است، و پیش از آنکه کسی دایره ای رسم کند شماعها همه متساری نبوده اند .

از طرف دیگر بعضی از دانشمندان نظر به تفاوتهایی که در آداب وقوانين اقوام مختلف دیده بودند؛ گمان بردندآن مقررات به موجب تصادف یا به دلخواه رؤسا، وضع شده است امـا ضوابط وقوانيني طبیعی به طور مطلق هست که اگر آنها را بجوئیم و بیابیم ، بهترین


–۱۶۲–