برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۴۲۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

فرانسه پادشاهی بوده و بسیاری از دولتهای کنونی یا وجود نداشتندیا به صورت حالیه نبودند و از جمله عقایدی که اظهار کرده است اینست که ، حکومت جمهوری فقط جایی به خوبی پیشرفت می کند که کشور کم وسعت وملت گروهی اندک باشند چنانکه آتن وروم این حال را داشته اند .

این حکومتهای مختلف هروقت بنیادی که برای آنها ذکر کردیم سست شودفاسد می گردند پس حکومت جمهوری دموکراسی فاسد میشود هر گاه میهن پرستی وقانون خواهی راحتـرام مسارات ميـان مردم سست گردد ، وجمهوری اریستوکراسی فسادش بیشتر از این راه است که اعیان وخواص که حکومت به دست آنها است قدرت خود را بیقاعده به کار برند و برای منافع شخصی از آن سوء استفاده کنند تن پرور شوند، واززحمتی که برای حکومت صحیح کردن باید کشید خودداری داشته باشند، وحکومت پادشاهی فاسد می شود هر گاه در طبقات متوسط حس شرافت وغیرت ضعیف گردد ، و کسی در بند حفظ حيثيات نوعی نبوده، همه دنبال شئونات ومنافع شخصی باشند ، یا اینکه پادشاه عدالت را مبدل به قسارت کند و یا طبقه متوسط ازمیان برود . اما حکومت خودسرانه و دلخواهانه فاسد شدن ندارد . چـون خود به ذات فاسد است ، ودرواقع حکومت نیست، زیرا غرضی که از حکومت منظور است ، یعنی حفظ آزادی و امنیت مردم از آن حاصل نمیشود. چون مبتنی بر ترس است سکوت حکمفرما است اما سکوتی که دلیل بررضا نیست ، مسارات هست اما مساوات در بندگی است . این قسم حکومت را که مخصوص وحشیان است با یدقیاس کرد به عملی که ازوحشیان دیده ایم که هر وقت به میوه میل می کنند ، درخت را می اندازند تا به میوه دسترس داشته باشند.

ر از تحقیقات منتسکیواینست که حکومت خواه جمهوری باشد خواه پادشاهی به وظیفه دارد، اول قانونگزاری (قوه مقننه) دوم اجرای قانون (قوه مجریه) سوم حق گزاری برطبق قانون (قوة قضائیه) و برای اینکه مقصود از حکومت که حفظ آزادی و امنیت است به خوبی حاصل شود، این سه قوه باید از هم جدا باشند و به کار


–۱۶۵–