برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۴۷۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

کمیت[۱]، کیفیت[۲]، نسبت (یا اضافه)[۳]، جهت یاماده[۴] چون نظر به کمیت کنیم ، قضیه یا مخصوص[۵] است (شخصی)[۶] مانند اینکه بگوئیم میر عماد خوشنویس است ، یا جزئی است[۷] مانند اینکه بگوئیم گروهی از مردم خوشنویسند ، یا کلی است[۸] مانند اینکه همه مردم میرنده اند .

اگر نظر به کیفیت کنیم قضیه یا موجب[۹] است ، مانند اینکه میرنده است ، یا سالب[۱۰] است مانند اینکه نفس میرنده نیست ، یا حصری[۱۱] است ( معسول ) مانند اینکه نفس نامیرنده است .

انسان هرگاه نظریه نسبت میان موضوع و محمول باشد قضیه با حملی[۱۲] است مانند اینکه خدا عادل است ، یا شرطی[۱۳] است مانند اینکه اگر خورشید بر آید روز است، یا منفصل[۱۴] است مانند اینکه یا زمین مرکز عالم است با خورشید.

وچون نظر به جهت قضیه بکنیم یا احتمالی[۱۵] است مانند اینکه ، محتمل است که مریخ مسكون باشد ، با تحققی[۱۶] است مانند اینکه زمین گرد است ، یاضروری[۱۷] است مانند اینکه خدا باید عادل باشد . پس هريك ازچهار وجه ارتباط موضوع و محمول مه قسم است ، و بنابرین دوازده وجه پیدا شده و اینها وجوهی است


  1. Quantité
  2. Qualité
  3. Relation
  4. Mode
  5. Singulier
  6. Individuel
  7. Particulier
  8. Universel
  9. Affirmatif
  10. Négatif
  11. Limitatif به اعتبار اینکه از کل اقسام وجود نظر را مصور می کند به آنچه در محمول مذکور میشود .
  12. Catégorique
  13. Hypothétique
  14. Disjonctif
  15. Ptoblématique
  16. Assertorique
  17. Apodictique برای فهم این اصطلاحات باید به منطق آشنا بود .
–۲۱۷–