برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۴۸۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

چیست پس روانشناسی تعقلی[۱] اساسش باطل است . تحقیقات كانت در این مبحث بسیار مفصل وغامض است، رماداخل تفصیل آن نمی توانیم بشویم ، نتیجه همین است که اشاره کردیم و مانند همه مباحث دیگر فلسفة كانت باید به همین اشارات اکتفا کنیم ولیکن باز یاد آوری می کنیم ، که منظور كانت این نیست که وجود نفس و مجرد وجاوید بودن آن را انکار کند ، بلکه میخواهد ثابت کند که این امور به برهان عقلی در نمی آید و فلسفه اولی از این جهت پایه ای استوار ندارد.

اما جهان شناسی، كانت می گوید: عقل ما عوارض وحادثات را که میبیند آنهارا مجتمع ومتحد می کند و از آن مجموعه تصور جهان را میسازد، ودر این جهان تصور چهار فقره صور معقول پیش می آید که هر يك مربوط به یکی از معقولات اصلی می باشند ، یکی مربوط به کمیت ر آن مقدار زمانی و مکانی جهان است و دوم مربوط به کیفیت و آن چگونگی تقسیم ماده جهان است ، یعنی حد تقسيم وجزء بسیطی که باید به آن برسد ، سوم مربوط به اضافه و آن رشته علت و معلول است که منتهی به علت نخستین باید بشود ، چهارم مربوط به جهت است که رشته وجودهای ممکن باید به وجود واجب برسد .

تا وقتی که به این صور به نظر مفهوم انتزاعی نگریسته شود ، اشکالی نیست اما همین که آنها را وجودهای عینی مستقل قرار دادیم چون بخواهیم درباره آنها رائی اختیار کنیم گرفتار «تنازع احکام»[۲] میشویم، یعنی در هريك از آن سور معقول در حکم متناقض در می یابیم


  1. Psychologie rationnelle که پیش از این به آن اشاره کرده ایم یعنی علم به نفس فقط ازروی مبانی عقلی و استدلالی که پس از تحقيقات كانت امروز تقريبا متروك است ، در مقابل روانشناسی آزمایشی Psychologie experimentale یعنی علم به آثار نفس ازروی مشاهده و تجربه و آن امروز علمی است مفصل و بسیار مهم و دلچسب و متضمن فواید بسیار است .
  2. Antinomie
–۲۳۳–