برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۵۸۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و آنچه از ظاهر عبارات تورات و انجیل درباره مباينت خالق ومخلوق مفهوم می شود موجه گردد .

اگر بخواهیم بیان کافی از عقايد شلينك بنما ٹیم سخن دراز می شود، و هرچند بعضی افکار دقیق دارد که نمونه ای از آن به دست دادیم خیالاتی هم بافته است که شرح آنها در این هنگام برای ما مناسب و ضرورت ندارد .

ضمنا توجه می دهیم که فیخته وشلينك هردر تحقیقات خودرا از دنبال کردن تعلیمات کانت ، در امر چگونگی حصول علم برای انسان. آغاز کردند . ولیکن کم کم ازشیوه فلسفه نقادی تجاوز کرده در طریق تحقیق از جزمیان شدند ، و در کلیه مباحث فلسفی از روان شناسی و حکمت الهی و حکمت طبیعی و سیاست و غیر آن وارد گردیدند و فلسفه اولی را به روش نو و بدیع تجدید کردند نظر بهمین که اشاره کردیم که بیان چگونگی علم ناچار تا يك اندازه مرد محقق را به تأمل در احـوال عالم و معلوم نیز می کشاند ، و این کیفیت را در احوال هگل و بیان فلسفه او که فلسفه جامعی است نمایان تر خواهیم یافت.

بخش سوم

هگل

۱ـ احوال هگل

«هگل»[۱] معاصر فیخته و شلينك بود ، از فیخته هشت سال کوچکتر، واز شلينك چهار سال بزرگتر، و با این هر دو رفاقت داشت. و با شلينك همشاگردی بود ولیکن قريحة هكل مانند شلينكبه زودی نمایان نشد ، و در وقتی که شلينك تصانيف مهم خود را منتشر کرد و


  1. Georg Wilhelm Friedrich Hegel
–۳۳–