برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۶۵۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

بہرہ دوم۔ تعلیمات او

۱ـ مراحل سه گانه علم و فلسفه

اصل منظور اگوست کنت اصلاح هیئت اجتماعيه يعنى مدنیت است به عبارت دیگر، تأسیس سیاست نیکو و درست ، ولیکن حصول این مقصود را به انقلاب و تبدیل اوضاع ناگهانی با زور میسر نمیداند ، بلکه معتقد است که باید علـم سیاست درست شود ، یعنی عمل وفن سیاست مبتنی بر اساس علمی باشد، وافکار با اوضاع مقتضی زمان مأنوس گردد ، واوضاع سیاست بر مدنیت مبتنی باشد یعنی بر ترقی معلومات و افکار و آداب ، که هیئت جـامعه دارای فلسفه معین روشنی باشد ، و سیاست بر آن مشکی شود از آن رو که نشو و نمـای هیئت اجتماعيه قانون واحـد طبیعی دارد که نمی توان مختل نمود ، اهل سیاست باید آن قانون را به دست آورند تا بتوانند پیش آمد امور را پیش بینی کنند ، برای اینکه آن پیش آمدها را که ناچار واقع می شود به مجرایی بیندازند که زحمتش برای هیئت اجتماعيه کم و پیشرفتش آسان باشد.

به عبارت دیگر باید فلسفه تاریخ را به دست آورد ، زیرا که چون در احوال اجتماعات تامل می کنیم می بینیم اوضاع آنها استوار نمیشود مگر اینکه افکارشان متوافق باشد، و عقاید و اصول مشترکی داشته باشند که جهت جامعه ایشان بوده ، و آنان را به يك سو ببرد ودر سیر و سلوکشان اختلاف روی ندهد که مانع پیشرفت کارشان شود، وهرقومی باید گروهی از دانشمندان داشته باشد که آن اصول ومقايد را ترتیب دهند و تنظیم کنند ، و قائد انکار قوم باشند ، زیرا که تشکیلات و انتظامات جامعه بسته به آداب و اخلاق مردم است و آداب واخلاق مبتنی بر اصول و عقاید ایشان است ، و دانشمندانی که باید رهبر جماعت باشند برای تأسیس اصول وعقایدی که پیروی آنها مایه


–۱۰۵–