برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۶۷۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

باشند ، ومزد کارگران همه یکسان باشد و حاکم و محکومی هم در میان ایشان نباشد و خود سرزندگانی کنند.

رایهای این اشخاص به نظر عجیب می آید ، و بهمین جهت پیشرفت نکرده و لیکن نام ایشان باقی مانده است به واسطه اینکه این عقاید را از روی اصول و مبانی فلسفی میخواستند توجیه کنند و این تحقیقات مقدمة تأسيس مسلك «سوسیالیست»[۱] بوده است که می خواستند هیئت مدنیت را به زور قانونگزاری وحتی به انقلاب اصلاح کنند ، در مقابل دانشمندانی که معتقدند که مصلحت مدنیت در اینست که به طبیعت را گذاشته شود و آنان را اقتصاديون[۲] می نامند.


  1. Socialiste
  2. Economiste
–۱۲۳–